Bahar
دلگیرم از تمومه دنیا فقط بیا
Bahar
امروز اگه اینه ای وای از فردا
Bahar
هر لحظه حالم بدتره تو این روزا
Bahar
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند …
Bahar
ماندن به پای کسی که دوستش داری قشنگ ترین اسارت زندگی است !
Bahar
چرا همیشه گفته میشود
"سکوت نشانه ی رضایت است"
چرا نمیگویند:
نشانه ی دردیست عظیم که لب ها را
به هم دوخته است؟
چرا نمیگویند:نشانه ی ناتوانی گفتار
از بیان سنگینی رفتار افراد است؟
چرا نمیگویند:نشانه ی دلی شکسته است که
نمیخواهد با باز شدن لب هااز
همدیگر صدای شکسته شدنش را
نامحرمان متوجه شوند!!!!!؟؟؟؟؟
Bahar
اینـــــــــــــــــجا
بـــــــــــــــــــــجز دوری تـــــــــو
چیـــزی بــه مــــــــــن نزدیک نیـــــــــسـت …
@wolflower
Bahar
خدایا
اجازه هست ناصبوری کنم؟
به بزرگیت قسم از صبوري خسته ام...
از فريادهايي كه در گلويم خفه ماند و میماند...
از اشك هايي كه شبها تنها بالشم و تو شاهد آن هستید
و از حرف هايي كه زنده به گور گشت در گورستان دلم
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی گریه های دلت را ،
در بی پناهیت در پشت هزاران لبخند پردرد پنهان کنی.....
Bahar
این روزها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است :
" آخـــــــی "
Bahar
ای دیر به دست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی
Bahar
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
Bahar
شنیدم مصرعی شیوا، که شیرین بود مضمونش
منم مجنون آن لیلا که صد لیلاست مجنونش
ز عشق آغاز کن، تا نقش گردون را بگردانی
که تنها عشق سازد نقش گردون را دگرگونش
به مهر آویز و جان را روشنایی ده که این آیین
همه شادی است فرمانش، همه یاری است قانونش
غم عشق تو را نازم، چنان در سینه رخت افکند
که غمهای دگر را کرد از این خانه بیرونش
Bahar
صدای قلب نیست
صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دوی
کافی ست کمی خسته شوی
کافی ست بایستی.
@wolflower
Bahar
اگر غیرت بری با درد باشی
و گر بی غیرتی نامرد باشی