Niaz
من بعضی وقتا رو مخِ خودمم
بعضی وقتا خودمم با خودم حال نمیکنم
پ عینِ خیالمم نی اگه توام باهام حال نکنی ✌🏻💪🏻
Niaz
داشتم فکر میکردم
به ادمهایی که روزی آمدم و گفتند
مرده است
اما پست ها و نوشته هایشان مانده بود
Niaz
سالها گذشت .
از ان زمانیکه میگفتی
تو مال خودمی ...
Niaz
اے کاش به جاے همه
می شد که در این شهر
این حال به هم ریختهام
را تو ببینی...
Niaz
هرزه نیست
اگر گذاشت او را ببوسی ،
خواست تا بدانی
حس دوست داشتنش آنقدر قوی بود
که از تمام اعتقاداتش گذشت ....
Niaz
تورا چون جان خود می پرورم ...
Niaz
جایت خالیست
و بدون تو تمام خیابان ها
یک عبور تکراری ست
Niaz
از یه جایی به بعد بی تفاوتی ها بهت
یاد میدن که دلتنگی هاتو به زبون نیاری..
Niaz
روزگاریست که زلیخا، فراوان شده است
هر ز چاه آمده ای یوسف کنعان شده است
عشق هم در پس پستوست به قول سهراب
پشت دریا دگر آن شهر بیابان شده است
Niaz
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگ دل این زودتر میخواستی حالا چرا
Niaz
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم
و دگر باره ازین گونه خطاها نکنم
بوسه دادی چو برخواست لبم از لب تو
توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم
Niaz
جایت همیشه در دل من درد می کند ...
Niaz
هر که گفت بهر تو مردم دروغ گفت
من راست گفته ام که برای تو زنده ام
Niaz
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی