یافتن پست: وب
...
از آدم بودن، تناقض‌ها را دوست دارم.
اینکه پشتِ خنده‌هایت یک اندوه عمیق داری،
اینکه دوستش داری اما
گاهی قلبت پر از نفرت می‌شود،
اینکه غمگینی اما ته قلبت هنوز امید داری.
ما آدم‌ها
تکه‌های سرهم شده‌ی حس‌های متناقضیم.
پر از وسوسه و شرم و عشق و رنج و شادی.
هیچ کس نیست که بتواند
خودش را از این تناقضات جدا بداند.
هر لحظه تجربه‌اش میکنیم
و ادامه می‌دهیم،
ادامه می‌دهیم تا
نور را دوباره لمس کنیم ...
اینکه پشتِ خنده‌هایت یک اندوه عمیق داری،
اینکه دوستش داری اما
گاهی قلبت پر از نفرت می‌شود،
اینکه غمگینی اما ته قلبت هنوز امید داری.
ما آدم‌ها
تکه‌های سرهم شده‌ی حس‌های متناقضیم.
پر از وسوسه و شرم و عشق و رنج و شادی.
هیچ کس نیست که بتواند
خودش را از این تناقضات جدا بداند.
هر لحظه تجربه‌اش میکنیم
و ادامه می‌دهیم،
ادامه می‌دهیم تا
نور را دوباره لمس کنیم ...
محمّد
به مرحله‌ای رسیدیم که ریحانه میخواد با من عروسی کنه
واقعا مردهایی که دختر ندارن تو این دنیا لذتی هم می برن؟
واقعا مردهایی که دختر ندارن تو این دنیا لذتی هم می برن؟
·
Aseman
دیشب خواب دیدم موهام داره دسته دسته میریزه از صبح بیدار شدم اعصابم خورده آخه من عاشقه موهامم یعنی دلخوشیم همین موهامه ۱۴ ساله کوتاه نکردم هر روز شونه میزنم یا میبافم یا دم اسبی میبندم ❤️
از صبح غصم گرفته اگه موهام بریزه چیکنم😩😩😩
راست میگن دلخوشی ی دختر موهاشه❤️
از صبح غصم گرفته اگه موهام بریزه چیکنم😩😩😩
راست میگن دلخوشی ی دختر موهاشه❤️
خدایا دل دنیا مون زودی...
.gif ":بیابغل"){kind=icon}
Aseman
ب گرگ گفتند:
توام مثل بقیه هر روز با یک آهو باش...
گرگ گفت:
من اگه میخواستم هر روز با یک آهو باشم...
اسمم کفتار میشد نه گرگ...
توام مثل بقیه هر روز با یک آهو باش...
گرگ گفت:
من اگه میخواستم هر روز با یک آهو باشم...
اسمم کفتار میشد نه گرگ...
g.h.o.l.a.m.a.l.i
آقا ی بارونی بود نگم براتون عجب هوای بود امروز کلی کیف کردم خب خیلی حال میده هوای بارونی رانندگی خب ....
آقا ی بارونی بود نگم براتون عجب هوای بود امروز کلی کیف کردم خب خیلی حال میده هوای بارونی رانندگی خب ....
.gif ":خیخ"){kind=icon}
.gif ":آینه"){kind=icon}
.gif ":هدیه"){kind=icon}
استامینوفن ۳۲۵
کاش میشد که حرف‌هایم را
روبروی تو ، مو به مو بزنم
تا که آزرده خاطرت نکنم
باز باید به شعر رو بزنم
:]
روبروی تو ، مو به مو بزنم
تا که آزرده خاطرت نکنم
باز باید به شعر رو بزنم
:]
مهاجر
دقیقا پارسال روز تولدم تو پادگان گندی بالا آورده بودم تو روز تولدم بازداشت شده بودم اجازه خروج از پادگانو نداشتم
این خاطره مزخرف مصادف شده با روز تولدم دیگه از ذهنم پاک نمیشه چقدر استرس داشتم اون روز 😂😂
این خاطره مزخرف مصادف شده با روز تولدم دیگه از ذهنم پاک نمیشه چقدر استرس داشتم اون روز 😂😂
