یافتن پست: #love

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ساقی


اگر چه ساقی جان می نهاد در دستت
حقیقتی دگرست این که می کند مستت

حضرت@دوست
حضرت@دوست

عاشقان راهست اهلی دست بر دامان یار
دست ما آلوده دل‌ها دور از آن دامن خوش است

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سفر عشق؟

گفتم:سفرعشق تو دشوار ترین است
گفتا:چه توان کرد،ره عشق همین است

حضرت@دوست
حضرت@دوست
گفتم:خطر مرگ به هر گوشه نهان است
گفتا:آنچه عیان است چه حاجت به بیان است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
شمع مراد


بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشیم
مستیم اگر ساکن میخانه نباشیم

حضرت@دوست
حضرت@دوست

لطفی کن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دل دیوانه من باش

حضرت@دوست
حضرت@دوست



چشمان تو چندان ژرف است که
چون برای نوشیدن به سوی‌اش
خم شدم

همه‌ی خورشیدها را در آن
جلوه‌گر دیدم

و همه‌ی نومیدان به قصد مرگ
خود را در آن پرتاب کرده‌اند

حضرت@دوست
حضرت@دوست

چشمان تو به هنگامی که اشکی در آن می‌درخشد
از افق روشن‌تر است

حضرت@دوست
حضرت@دوست



گفته بودم
فراموشی زمان می خواهد
اشتباه بود
فراموشی زمان نمی خواهد
فراموشی دل می خواست
که آن هم پیش تو ماند

حضرت@دوست
حضرت@دوست

تو خواهی ماند
و کسی نه خواهد دید
و نه خواهد فهمید زیستن ات را در چشمانم

حضرت@دوست
حضرت@دوست

خواهی دید و خواهی شنید
گرمای تابناک عشق را
خواهی خفت و برخواهی خاست

حضرت@دوست
حضرت@دوست


کاش تو به جای من بودی
تا می فهمیدی که دوست داشتنت
چه کار سخت و فرساینده ایست
کاش من به جای تو بودم
تا طعم این همه دوست داشتن را می چشیدم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
(ط)

آیا این شب است
که باعث می شود من به تو فکر کنم ؟
یا من هستم
که برای فکر کردن به تو
انتظار شب را می کشم ؟

حضرت@دوست
حضرت@دوست


نخواهم گفت نرو
اگر سردت شد
بارانی ام را بردار
این ساعت ها
بهترین لحظه های روزند
کنارم بمان

حضرت@دوست
حضرت@دوست
این روزها چقدر زود می گذرند

تو هم نگاهی به زندگی ات بیانداز
گویی همین فردا همه چیز به پایان خواهد رسید
مثل این که فردا خواهیم مُرد

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو