یافتن پست: #love

حضرت@دوست
حضرت@دوست

اگر دستم دهد ای دل بیا تا یک شبی تا روز
حمایل‌وار دست وصل دلبر در بر اندازیم

حضرت@دوست
حضرت@دوست

تمنّای وصال یار اگر دارم نمی‌یارم
ازو کردن ولی آن را به لطف دلبر اندازیم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چنین زار و نزارم من رسید آنک مه روزه
اگر عقلم فرود آید به سال دیگر اندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم
می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
بیا ساقی که بیخ غم به دور گل براندازیم
می گلگون طلب داریم و گل در ساغر اندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سر رقص و سراندازی سرو و لاله را با هم
سهی سروی به دست آریم و در پایش سراندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
اگر از شوق جمال گل گرفته لاله جام مل
او کله بر آسمان انداخت از آن برتر اندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
به آواز رباب و نی بنوشیم آشکارا می
به شهر آوازة رندی و می خواری در اندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
مین دم باشد ای واعظ که تا قاضی خبر یابد
کشیم او را ز محراب و نرا از منیر اندازیم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو خوش می‌باش


مرا می‌بینی و هر دَم زیادَت می‌کنی دَردَم
تو را می‌بینم و میلم زیادَت می‌شود هر دَم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
به سامانم نمی‌پرسی، نمی‌دانم چه سر داری
به درمانم نمی‌کوشی، نمی‌دانی مگر دردم؟


حضرت@دوست
حضرت@دوست
نه راه است این که بُگذاری مرا بر خاک و بُگریزی
گُذاری آر و بازم پرس تا خاکِ رَهَت گردم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
ندارم دستت از دامن، به جز در خاک و آن دَم هَم
که بر خاکم روان گَردی بگیرد دامنت گَردم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
فرو رفت از غمِ عشقت دَمَم دَم می‌دهی تا کی؟
دَمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو خوش می‌باش با حافظ، برو گو خصم جان می‌ده

چو گرمی از تو می‌بینم، چه باک از خصمِ دَم سَردم


صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو