منتی نیست اگر روز و شبی پیشم داد

چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی

بس که شستیم به خوناب جگر، جامه جان

نه ازو تار به جا ماند و نه پود ای ساقی

حق به دست دل من بود که در معبد عشق

سر به غیر تو نیاورد فرود ای ساقی

این لب و جام، پی گردش می ساخته‌اند

ورنه بی می و لب و جام چه سود ای ساقی

دم فروبند که چون سایه در این خلوت غم

با کسم نیست سر گفت و شنود ای ساقی

روی میز خالی من ، صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیت ها ، نامی از ما یادگاری

کربلا آمد پدید تا آیه ها تفسیر شود
بهترین عاشق به معشوق در جهان تعیین شود

کشته ی کرببلا یعنی حسین ابن علی
همچو حیدر شد به الله هم وصی و هم ولی

در غدیر امت به ظاهر با علی گشتند وفا
بیست و پنج سال تمام جای وفا کردند جفا

کمتر از پنج سال به زور او را نمودند شاه خود
بی وفایی ها نمودند با علی با فعل خود

بعد از اینکه شاه شاهان را به ضربت سر زدند
دم به بیعت با حسن با حیله و نیرنگ زدند

سکه های زر گرفتند و فدا کردند حسن
ده هزار نامه نوشتند نادمیم ما یاحسین