یافتن پست: #یعقوب

یاس
یاس
توسل در قرآن {-95-}

✅ قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئینَ * قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی.[یوسف/۹۷]

🔸ای پدر! برای گناهان ما آمرزش بخواه، که ما از گناهکاران هستیم (یعقوب) گفت: به‎زودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌خواهم.»

✅«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً.[نساء/۶۴] 

🔸اگر آنانی که به خودشان ظلم کردند، نزد تو آمدند، سپس درخواست آمرزش نمودند و پس از آن رسول برای آنان در پیشگاه خدا طلب مغفرت نمود، خداوند را توبه‌پذیر و مهربان خواهید یافت.»

🔸اگر توسل شرك است به هيچ وجه خداوند استغفار يعقوب و رسول را براي امت نمي پذيرفت و ميفرمود خودتان مستقلا و شخصا استغفار كنين و احدي را واسطه قرار ندهيد....



هادی
هادی
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد

دلشوره ما بود دلارام جهان شد

در اول آسایشمان سقف فروریخت

هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد

زخمی به گـِل کهنه ما کاشت خداوند

اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد

آنگاه همان زخم، همان کوره کوچک

شد قله یک آه مسیر فوران شد

باما که نمک گیر غزل بود چنین کرد

با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد

ما حسرت و دلتنگی و تنهایی عشقیم

یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد



[جان را به تمنای لبش بردم و نگرفت

گفتم بستان بوسه بده گفت گران شد

یک عمر به سودای لبش سوختم و آه

روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد]



یک حافظ کهنه،دوسه تا عطر،گل سر

رفت وهمه دلخوشی ام این چمدان شد

باهرکه نوشتیم چه ها کرد به ما گفت

مصداق همان «وای به حال دگران» شد
حامدعسکری



حضرت@دوست
حضرت@دوست
پروانه جان! پرواز کن... آشوب را با خود ببر
زجرِ کبودِ مردم مصلوب را با خود ببر

بخت سیاه عشق را ، شاید پَرِ تو وا کند
قفل زبان عاشق محجوب را با خود ببر

تا مصر فرجامِ خوشِ اقبال یوسف پر بزن
از راه کنعان می روی، یعقوب را با خود ببر

اینجا برای زندگی جای قشنگی نیست؛ نه..
تاب‌آورانِ نامیِ مغلوب را با خود ببر

کافر شدیم و در پیِ دنياى بى‌پيغمبريم
‌دردآیه‌های تلخِ نامکتوب را با خود ببر

ما خرمنی از استخوان بر خاكِ بايِر مانده‌ايم
آفت به جان داریم؛ خرمنکوب را با خود ببر

رنگین کمان زنده شو در آسمان مردگان
حال و هوای شعرهای خوب را با خود ببر

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای دل
صبور باش که اعجاز صبر، هم یعقوب

به وصل یار رسانید هم زلیخا را


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سر زلف تو چنین مشک تر آورده به شهر
ای حریفان ز ختن مشک نخواهید خطاست

من گرفتار سیه چردهٔ شوخی شده ام
که بمن دشمن و با مردم بیگانه صفاست

یوسف از مصر سفر کرد و بدینجا آمد
گو به یعقوب که فرزند تو در خانهٔ ماست

روزی آیم به سر کوی تو و جان بدهم
تا بگویند که این کشتهٔ آن ماه لقاست

زود باشد که سراغ من دل گمشده را
از همه شهر بگیرند، صبوحی به کجاست


سید ایلیا
سید ایلیا
﷽❣ سلام_امام_زمانم ❣﷽

🌼اے مهربان من
تو ڪجایی ڪہ این دلم

🌼مجنون روے توسٺ
ڪہ پیدا ڪند تو را

🌼اے یوسف عزیز
چو یعقوب صبح و شام

🌼چشمم بہ ڪوے توسٺ
ڪہ پیدا ڪند تو را

السلام_علیک_یابقیه_الله✋

حضرت@دوست
حضرت@دوست
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ...
فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ...................
درکتاب آسمانی سوره مبارکه محمد آیه 24 چنین آمده..............
أَفَلا يَتَدَبَّرونَ القُرآنَ أَم عَلىٰ قُلوبٍ أَقفالُها....................
ادامه مطلب در دیدگاه

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس

کاندوهِ دل سوختگان سوخته داند

حضرت@دوست
حضرت@دوست
صبور باش که اعجاز صبر، هم یعقوب
به وصل یار رسانید هم زلیخا را...

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ



قحطی رفیق میآید
نع هفت سال بلکه هفتصد سال
در سیلوی قلبم ذخیره و پنهانت میکنم
بگو کنعانیان منتظر نباشند
تقسیم شدنی نیستی
حتی اگر یعقوب بیاید:قلب:گمشده
با توام کهنه رفیق ♡
یاد ایام قشنگی که گذشت
کنج قلبم گرم است ♡
آرزویم همه سر سبزی توست
تن تو سالم و روحت شاداب ♡
آنچه شایسته توست خواهانم
دل یکدانه تو سبز و بهاری ♡
روزگارت خوش باد
تولدت مبارک بهترین رِفیق دنیا ♡
*•.¸♥♡♥¸.•*´¯*•.¸♥♡♥¸.•*´¯*•.¸♥♡♥¸.•*´
امروز روز تولد توعه و من چه بی اندازه خوشحالم ^_^
چه خوبه که یه رفیق دارم تو تموم لحظه ها کنارمه ಠ⌣ಠ
چه خوبه که تو هستی &_&
همیشه بمون رفیقم ♥‿♥
خواهر خوشگلم تولدت مبارک:تولد
از خدا میخوام هیچوقت تورو ازم دور نکنه و همیشه داشته باشمت *_*
هرچی ارزوی خوبه مال تو قشنگم ಠ‿ಠ
ارزوهات حسرت نشن الهی :دعا
دوست دارم قندعسلم ★_★

#‌رفیق_همیشگیم :لاو
:کیک
امیدوارم از کلیپ هم خوشت بیا‌د:آمازون:گمشده


wolf
wolf
سخن بی تو مگر جای شنیدن دارد
نفس بی تو کجا نای دمیدن دارد

علت کوری یعقوب نبی معلوم است
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد؟



حضرت@دوست
حضرت@دوست


همت مجنون نکرد جز به حبیب التجا
لاجرم اندر جهان نام ببرد از وفا

بوی عرق چین تو روح مرا هم چنانک
پیرهن نور دل دیده ی یعقوب را

روضه ی جانم بسوخت آتش حسرت چو نی
تا به کجا می کند آهوی چشمت چرا

آه نزاری بسوخت خرمن صبر و شکیب
ابر صفت کلّه بست دود دلم در هوا

محمل لیلی برفت طاقت مجنون نماند
چند کند احتمال چون نرود بر قفا

داور من عشق بس مظلمه آن جا برم
عشق برافتادگان ظلم ندارد روا


صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو