یافتن پست: #یاس
خوش اومدی
یاس
تا اینجای سال
بهترین اتفاق سال ۱۴۰۲
اینه امسال تونستم روزه بگیرم
خدا اجازه داد قاطی مومناش بشم🥺🥲
یاستار العیوب امید دارم تا عید ابروم بخری
بهترین اتفاق سال ۱۴۰۲
اینه امسال تونستم روزه بگیرم
خدا اجازه داد قاطی مومناش بشم🥺🥲
یاستار العیوب امید دارم تا عید ابروم بخری
خانوم اِچ
دلم گرفت دیدم هیچ جارو ندارم جز اینجا 🫠💔
سلام
میشه تو نماز روزه هاتون
تو لحظه های تحویل سال
تو شب های قدر به یاد منم باشید 🥲
سلام
میشه تو نماز روزه هاتون
تو لحظه های تحویل سال
تو شب های قدر به یاد منم باشید 🥲
maryam
گاهی برای رها شدن از زخم‌های
زندگی باید بخشید و گذشت
میدانم که بخشیدن کسانی که
از آنها زخم خورده ایم،
سخت ترین کار دنیاست....
ولی تا زمانی‌که هر صبح
چشمان خود را با کینه باز کنیم و
آدمهای،خاطرات تلخ را زنده نگهداریم
و در ذهن خود هر روز محاکمه‌شان کنیم
رنگ آرامش را نخواهیم دید
گاه چشم ها را باید بست و
از کنار تمام بد بودن‌ها گذشت
زندگی باید بخشید و گذشت
میدانم که بخشیدن کسانی که
از آنها زخم خورده ایم،
سخت ترین کار دنیاست....
ولی تا زمانی‌که هر صبح
چشمان خود را با کینه باز کنیم و
آدمهای،خاطرات تلخ را زنده نگهداریم
و در ذهن خود هر روز محاکمه‌شان کنیم
رنگ آرامش را نخواهیم دید
گاه چشم ها را باید بست و
از کنار تمام بد بودن‌ها گذشت
یاس
خواهر زاده بردم تحویل مانی بزرگش دادم
داداشام خونه نبودن
گفت زنگ بزن دایی بعد من حرف بزنم سوپرایزشون کنم
اقا زنگ زدیم کسی گوشی برنداشت
زنگ زدم خواهرم اونم قطعش کرد
اومد مجدد خواهرم بگیره دستش خورد زنگ زد به اسنپی پریشب
یهو مردی برداشت
فسقل هم هل کرد گوشی داد
منم پیام دادم عذرخواهی کردم که ببخشید گوشی دست بچه بود
اقا مگه اسنپی ول میکرد
منم کمی صدام سر فسقل بلند کردم گفتم بیا چکار کردی ول نمی کنه
گفت خو به من چه خاله من بچه ام چرا گوشیت میدی دست بچه.gif ":یاس")
بعد با استرس و لرزش صدا اومده میگه گوشی بده خودم حلش می کنم شماره ش کدومه ها؟
به مرده میگم
ببخشید من بودم زنگ زده ام
خاله ام یه چشش کوره کمی هم روانیه
اشتباه به جا خاله م شماره تو گرفت
ببخشید دیگه 😐😐😐😐
از این سیاست جاری طورش مونده بودم بزنمش یا درسته قورتش بدم
اخرش هم قهر کرد گفت گوشیت نمیدی اگر منم گذاشتم بوسم کنی دیگه
داداشام خونه نبودن
گفت زنگ بزن دایی بعد من حرف بزنم سوپرایزشون کنم
اقا زنگ زدیم کسی گوشی برنداشت
زنگ زدم خواهرم اونم قطعش کرد
اومد مجدد خواهرم بگیره دستش خورد زنگ زد به اسنپی پریشب
یهو مردی برداشت
فسقل هم هل کرد گوشی داد
منم پیام دادم عذرخواهی کردم که ببخشید گوشی دست بچه بود
اقا مگه اسنپی ول میکرد
منم کمی صدام سر فسقل بلند کردم گفتم بیا چکار کردی ول نمی کنه
گفت خو به من چه خاله من بچه ام چرا گوشیت میدی دست بچه
بعد با استرس و لرزش صدا اومده میگه گوشی بده خودم حلش می کنم شماره ش کدومه ها؟
به مرده میگم
ببخشید من بودم زنگ زده ام
خاله ام یه چشش کوره کمی هم روانیه
اشتباه به جا خاله م شماره تو گرفت
ببخشید دیگه 😐😐😐😐
از این سیاست جاری طورش مونده بودم بزنمش یا درسته قورتش بدم
اخرش هم قهر کرد گفت گوشیت نمیدی اگر منم گذاشتم بوسم کنی دیگه
یاس
وی از طهر بین دو کتف و دست چپش درد می کند و هر لحظه بیشتر می شود
احتیاطا
رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات🚶♀️
احتیاطا
رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات🚶♀️
مهاجر
درس امشب از عمو مهاجر جونتون :تا وقتی فکر میکنید پیام دادن نوبتیه خواهشا وارد رابطه نشید برین کودکستان اونجا نوبتی تاب بازی کنید
.gif ":ادریس"){kind=icon}
مهاجر
پیرهن نازنیمو بردم دادم خیاطی گفت فردا عصر بیا ببر خدا کنه خوب از آب در بیاد
تو راه برگشتم یه معجون سیاهدانه عسل هم خریدم که بعد افطار بخورم جون بگیرم
تو راه برگشتم یه معجون سیاهدانه عسل هم خریدم که بعد افطار بخورم جون بگیرم
چرا من باید آقایونو بیدار کنم به من چه اصلا
معلومه که میپزمشمارتونو بدید سحریتونو براتون بفرستم
سیل نه زمین راه هس نه اسمون چطور میفرستید
شما شماره رو بده بقیه شو بسپار به خودم