یافتن پست: #میگفتی
زده" title="
زده" /> 
))
fatme
آدم همین وقت هاست كه میتونه همه رو بشناسه
بشمار سه رفت اون كه همش میگفتی
جاش روی تخم چشماته
رفاقت ها بوی خیانت میدن
نه نگو توی قیافت دیدم
یكی راست حسینی بهم بگه
كه معنی رفیق رو كیا فهمیدن
ای كاش كه بتونم دلیل
نامردی ها رو بدونم همین
بشمار سه رفت اون كه همش میگفتی
جاش روی تخم چشماته
رفاقت ها بوی خیانت میدن
نه نگو توی قیافت دیدم
یكی راست حسینی بهم بگه
كه معنی رفیق رو كیا فهمیدن
ای كاش كه بتونم دلیل
نامردی ها رو بدونم همین
bahram
بچه که بودیم
" دل دردها "
را به زبان گریه میگفتیم
همه میفهمیدن
اما الآن که بزرگ شدیم
" درد دلها "
را به هر زبانی میگوئیم
کسی نمیفهمد
" دل دردها "
را به زبان گریه میگفتیم
همه میفهمیدن
اما الآن که بزرگ شدیم
" درد دلها "
را به هر زبانی میگوئیم
کسی نمیفهمد
نسیم
همسایمون رفته آلمان دیشب زنگ زد گفت گربه‌م چطوره ؟ گفتم والا مُرد
گفت داداش خبر بد رو اینجوری نمیدن که
مثلا بگو داشت تو تراس بازی میکرد
فرداش هم میگفتی افتاده مُرده
گفتم ببخشید چشم
گفت خواهش میکنم حالا بابام چطوره ؟
گفتم داره تو بالکن بازی میکنه (⊙...⊙)
گفت داداش خبر بد رو اینجوری نمیدن که
مثلا بگو داشت تو تراس بازی میکرد
فرداش هم میگفتی افتاده مُرده
گفتم ببخشید چشم
گفت خواهش میکنم حالا بابام چطوره ؟
گفتم داره تو بالکن بازی میکنه (⊙...⊙)
یاس
یکی از همکلاسیام خیلی بچه بود اینقد هل و ایترس ترشیده شدن داشت
اخرش موفق شد شوهر کنه الانم یه پسر داره دو سال از عروسیش نگذشته
هر دفعه یکی از جهیزیه هاش میزاره گروه برا فروش
از اونورم انگاری رفته روستا .وارد کار تولید مواد لبنی شده و میفروشه
واقعا حرص میخورم اخه مگه دنبالت بودن به هر قیمت ازدواج کنی
شوهری که نتونه زندگیش از اب بکشه زنه
اخرش موفق شد شوهر کنه الانم یه پسر داره دو سال از عروسیش نگذشته
هر دفعه یکی از جهیزیه هاش میزاره گروه برا فروش
از اونورم انگاری رفته روستا .وارد کار تولید مواد لبنی شده و میفروشه
واقعا حرص میخورم اخه مگه دنبالت بودن به هر قیمت ازدواج کنی
شوهری که نتونه زندگیش از اب بکشه زنه
اوهوم ولی اگر . . .
ادامشم میگفتی اقا هادی
میگم اگر دیگه همون اگرش مهمه