یافتن پست: #مسابقه

...
...
‏یه آقایی دیروز مهمونمون بود، داشت با پسرش تو آلمان حرف میزد. از مسابقه‌ى تنیس پسرش اینجورى پرسید:
- بابا برنده شدى یا برندگى رو گذاشتى واسه مسابقه‌ى بعد؟

فن بیانش‌رو خیلى دوست داشتم.
اینجورى حرف بزنید با اطرافیانتون
نیاز دارن بهش...

شامی
شامی
تا حالا الوچه رو اینطوری خوردین؟با نعناع و سیر هم میشه:به اصلا یه وضعییییی .ما مازنی ها بهش میگیم هَلی کِتِنی:D


خانوم اِچ
خانوم اِچ
برای لاغری خیلی خیلی سریع چیکار کنم

بهار نارنج
بهار نارنج
بیاین چالش بذارین حوصلم سر رفت:هعی

shahin
shahin
بهارا زیبایی صورتم با چالش جوش غرور جوانی مواجه میشه{-60-}{-51-}{-38-}{-72-}{-75-}:گگگ


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)

[لینک]

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
:ادریس

خانوم میم
خانوم میم
برنده چالش فردا ان شاءالله اعلام می شه{-83-}

donya
donya 👩‍👧‍👦
من اگه غریق نجات بودم هیچکسو نجات نمیدادم
کسی که شنا بلد نیست چرا میره تو ۴متری؟😒😂

aliaga
aliaga
تا سال ۱۹۵۴ باور تمام دنيا بر این بود که یک انسان نمی تواند یک کیلومتر را زیر ۴ دقیقه بدود ...
آنها باور داشتند که انسان محدودیت های فیزیکی دارد که هیچگاه نخواهد توانست یک کیلومتر را زیر ۴ دقیقه بدود!
تا اینکه سر و کله " راجر بنستر " پیدا شد و در یک مسابقه یک کیلومتر را در کمتر از ۴ دقیقه دوید...
از آن به بعد در یکسال حدود بیست هزار نفر این رکورد را زدند و کم کم این کار به سطح دبیرستان ها کشیده شد!
چه چیزی فرق کرد؟ در عرض یکسال؟
هیچ چیز فقط یک کلمه: باور ...
باور انسانها عوض شد که میتوانند


همچنان

خانوم اِچ
خانوم اِچ
تا پولدار نشدید زن نگیریییید
تا پولدار نشدید زن نگیریدددددد
تا پولدار نشدید زنننننن نگیریددددددددد
زنا هر چقدر هم بساز باشن و به روی خودشون نیارن از بی پولی زجر میکشنن ازاین که نمیتونن مث بقیه باشن زجر میکشن
اینارو شاید هیچ وقت زن هاتون بهتون نگن ولی من بهتون میگم

donya
donya 👩‍👧‍👦
‏سختی روزگار واگعیه و امید ما کیکه:هعی

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

در سال ۱۹۳۷ در انگلستان یک مسابقه فوتبال بین تیم‌های چلسی و چارلتون بعلت مِه غلیظ در دقیقه ۶۰ متوقف شد. اما «سام‌ بارترام» دروازبان چارلتون ۱۵ دقیقه پس از توقف بازی همچنان درون دروازه بود!
زیرا بعلت شلوغی پشت دروازه اش سوت داور را نشنیده بود. او با دست هایی گشاده و با حواس جمع در دروازه می ماند و با دقت به جلو نگاه می کند تا به گمان‌خودش در برابر شوت های حریف غافلگیر نشود. وقتی پانزده دقیقه بعد پلیس ورزشگاه به او نزدیک شد و خبر لغو مسابقه را به او داد سام بارترام با اندوهی عمیق گفت: چه غم انگیز است که دوستانم مرا فراموش کردند در حالی که من داشتم از دروازه آنها حراست می کردم.
در طول این مدت فکر می کردم که تیم ما در حال حمله است و به تیم رقیب مجال نزدیک شدن به دروازه ی ما را نداده است .

마흐디에
마흐디에
راهکار بدین چجوری اعضای کانالم رو بیشتر کنم؟
اعصابم داره خورد میشه دیگه🚶🏼‍♀️
هنوز صد نفرم نشدیم

마흐디에
마흐디에
این کانال با کتاب ما تو ایتا هستش
فعالیتمون درمورد کتاب و کتابخوانیه، مسابقه و جایزه هم داریم. اگه دوست دارین عضو بشین. خوشحال میشیم{-29-}
[لینک]

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو