یافتن پست: #لالایی

سکوت شب
سکوت شب
باران می‌آمد

مردمان در خوابِ خانه

از آبِ رفته به جوی سخن می‌گفتند

همهمه‌یِ یک عده آدمی در کوچه نمی‌گذاشت

لالاییِ آرامِ آسمان را آسوده بشنوم

اصلا بگذار این ترانه

همین حوالیِ بوسه تمام شود

من خسته‌ام

می‌خواهم به عطرِ تشنه‌یِ گیسو

و گریه نزدیکتر شوم،

کاری اگر نداری برو

ورنه نزدیکتر بیا

می‌خواهم ببوسمت.

به خدا من خسته‌ام

خیلی دلم می‌خواهد از اینجا

به جانب آن رهاییِ آرامِ بی دردسر برگردم،

آیا تو قول می‌دهی

دوباره من از شوقِ سادگی اشتباه نکنم؟

اول انگار نگاهم کرد

اول انگار ساکت بود

بعد آهسته گفت:

برایت سنجاق‌سری از گیسوی رود وُ

خوابِ خاطره آورده‌ام.

آیا همین نشانیِ ساده

برای علامتِ علاقه کافی نیست؟

حالا چمدانت را بردار

آرام و پاورچین از پله‌ها به جانب آسمان بیا،

ما دوباره به خوابِ دور هفت دریا وُ

هفت رود و هفت خاطره برمی‌گردیم.

آنجا تمامِ پریانِ پرده‌پوش

در خوابِ نی‌لبک‌های پُر خاطره ترانه می‌خوانند،

آنجا خواب هم هست، اما بلند

دیوار هم هست، اما کوتاه

فاصله هم هست، اما نزدیک، نزدیک

نزدیکتر بیا

می‌خواهم ببوسمت..

سید علی صالحی

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
دختر خانوم می‌نامند ،
مضمونی که ...
جذابیتش نفس‌گیر است …
دنیای دخترانه من نه با شمع و عروسک معنا پیدا می‌کند و نه ...
با اشک و افسون...!! اما ...
تمام این‌ها را هم در برمی‌گیرد …
من نه ضعیفم و نه ناتوان ، چرا که ...
خداوند مرا بدون خشونت و زورِ بازو می‌پسندد.
اشک ریختن قدرت من نیست ، قدرت روح من است …
اشک نمی‌ریزم تا توجهی را به خواسته‌ام جلب کنم ، من ...
با اشکم روحم را جلا میبخشم .
خانه بی‌ من سرد و ساکت است ، چرا که ...
شورو هیجان زندگی با صدای بلند حرف زدن و ...
موسیقی گوش دادن نیست …
زندگی ترنم لالاییِ آرامش بخشی را می‌طلبد که...
خدا درجادوی صدای من نهفته است .
من تنها با ازدواج کردن و مادر شدن نیست که معنا می‌گیرم من ...
به تنهایی معنا دارم ، !!
معنای عمیقی در واژه دختـربودن است .
اگر فرهنگ غلط و کوتاه نظری ، مرا ضعیفه بخواند ، باز هم قوی‌تر از قبل ...
از پشت همین واژه سربلند می‌کنم و لبخند می‌زنم …
چرا که خداوند مرا دختر آفریده است و ...
همین برای من کافی است …

سید ایلیا
سید ایلیا
دارد دلم هوای نوشتن٬ هوای تو
باید که یک غزل بنویسم برای تو
باید که جستجو کنم از قاب خیس چشم
در کوچه‌باغ خاطره‌ها رد پای تو
شب که می شود
من و باران و لالایی نفسهایم
حرفهایی ست که
هیچ وقت به تو نگفته ام ...
تو بدان
هر کجای دنیا که باشی
باران به خاطر
دوست داشتن تو می بارد ...

wolf
wolf
نروید آی! به چشمان شما محتاجم

تک و تنها نگذارید مرا محتاجم



اگر از چشم شما دور شوم می میرم

مثل هر آدم خاکی ، به هوا محتاجم



دل به دریا نزنید این همه ، یادم بدهید

به فراگیری قانونِ شنا محتاجم



عابرانی که گذشتید ز غم! مرحمتی

به منِ عاجز مسکین که به پا محتاجم



دل حیران من ... انبوه خدایان زمین

چند روزیست به یک قبله نما محتاجم



قصه ها یکسره تکراری و مانند همند

من به لالایی زیبایِ شما محتاجم



گفته بودید دعاتان کنم ای مردم شهر

آه ! شرمنده که من ـ خود ـ به دعا محتاجم

...

بازهم آخر هفته ست دلِ شاعر من

یک غزل گفت ولی من به سه تا محتاجم



زنده یاد نجمه زارع

سکوت شب
سکوت شب
تُ تنهايياتو بذار رو دوش من
صدای تو لالایی میشه تو گوش من

تُ شاهد شب،تب تاب منی
تُ شب نارفيقي تُ مهتاب مني.. .

wolf
wolf
انقدر نامت را میخوانم
تا بند بند دلت
در لالایی چشمانم...به خواب رود{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}{-118-}

سکوت شب
سکوت شب
چه دل نشین است امواج صدای آدم هایی که موسیقی محبتشان را فریاد میزنند...
آدمهایی که با محبتشان،
زمین را ستاره باران می کنند...
آدمهایی که با موسیقی کلامشان برای امواج خروشان دنیا لالایی می خوانند...

عاشقانه

سکوت شب
سکوت شب
عشق لالایی بارون تو شباست / نم نم بارون پشت شیشه هاست / لحظه ی شبنم و برگ گل یاس / لحظه ی رهایی پرنده هاست / لحظه ی عزیز با تو بودنه / آخرین پناه موندن منه

0
0
لالایی شب مهتابه - حاج محمود کریمی [ لینک]




0
0
لالایی، لالایی شب مهتابه
لالایی، لالایی دلم بی تابه
لالایی، لالایی کمی آروم تر
لالایی، روی نیزه گلم خوابه

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
مث لالایی میمونه برام{-29-}{-29-}{-35-}{-35-}{-41-}{-41-}{-57-}{-57-}{-57-}{-137-}{-137-}{-128-}{-128-}

زهرا
زهرا
اون روز هادی یه مداحی داد ...

الان میزارم برای محمد حسین انگار لالاییع :عاشق

تو اوج گریه آروم میشه :قلب
خاله قربونش :عاشق

مرسی هادی:دی

-گل-

شــادی
شــادی
توی خاطرات بجز تو برگ یاد همه پژمرد
آخرین لحظه ی بودن زیر بار غم تو مرد
چقد امشب تو سکوتم کوچه باز عطر تو داره
بوی یاس و شب و خونه تو رو یاد من میاره
یاد تو لالایی میشه واژه ها مثل ستاره
ولی تو نیستی و شعرم آسمونش ماه نداره
از اشک یاس کوچه ها تا چشم کور از گریه ها
با یاد عطر تو زنده ان تا باز برگردی به خونه
چقد امشب تو سکوتم کوچه باز عطر تو داره
بوی یاس و شب و خونه تو رو یاد من میاره
یاد تو لالایی میشه واژه ها مثل ستاره
ولی تو نیستی و شعرم آسمونش ماه نداره
از اشک یاس کوچه ها تا چشم کور از گریه ها
با یاد عطر تو زنده ان تا باز برگردی به خونه...



هادی
هادی
منم باید برم سید رضا نریمانی

حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

منو یکم ببین سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم عرق نوکریمه این

دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه
چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه

منم باید برم آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره

یه روزیم بیاد نفس آخرم بره
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

یه دست گل دارم برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم

برای قربونی اسماعیلو میدم به عشق
خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق

منم یه مادرم پسرمو دوسش دارم
ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم

بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

اونا که از جنون یه کلمه نفهمیدن
شبیه شامیا به گریه هام میخندیدن

کنایه میزنن دلمو میسوزنن و
میخوان با حرفاشون خالی کنن دل منو

قسم به اون بدن که چیدنش روی حصیر
منم شبیه اون عقیله ای که شد اسیر

به غیر زیبایی نمی بینم تو این مسیر
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام

ای سایه ی سرم تا که تو رفتی همسرم
همش بهونه ی تو رو میگیره دخترم

به جای لالایی روضه براش میخونمو
دم بابا باباش داره میگیره جونمو

A3man
A3man
کدام فاطمه ؟! کدام زهرا ؟! سیسمونی دختر من

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو