مهاجر
کتاب پس از بیست سال رو پارسال خریدم ۳۲۰ هزار تومن
امسال گذاشته تو نمایشگاه ۷۰۰ تومن
یا للعجب
❤
عباس معروفی خیلی قشنگ عشق رو توصیف میکنه، اونجا که میگه:
به همین سادگی آدم اسیر می شود
و هیچ کاری هم نمی شود کرد.
نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید،
همین جوری دو نگاه در هم گره میخورد
و آدم دیگر نمی تواند
در بدن خودش زندگی کند،
میخواهد پر بکشد...
سامان
تو حق داری که حال دلت شاد باشه.
تو حق داری که این پر از خنده های قشنگ باشه.
تو حق داری جایی که دوست داری باشی.
تو حق داری کاری که دوست داری انجام بدی.
تو حق داری که گاهی غمگین باشی.
تو حق داری که گاهی پر از غصه باشی.
تو حق داری یه روزایی با خودت تنها باشی.
تو حق داری که یه روزایی از شدت درد ، گریه کنی.
ولی خب من حق دخالت تو زندگی تورو ندارم!
Aseman
ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه شبانه از توست
من انده خویش را ندانم
این گریه بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شده تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چه بیم دریا؟
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه ، غم نیست
مست از تو ، شرابخانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت؟
کاین مستی شادمانه از توست
پیش تو چه توسنی کند عقل؟
رام است که تازیانه از توست
من میگذرم خموش و گمنام
آوازه جاودانه از توست
چون سایه مرا ز خاک برگیر
کاینجا سر و آستانه از توست
Seni seviyorum, eşsiz aşkım Seni sonsuza kadar kalbimle gözlerimle ruhumla seviyorum❤️❤️❤️
❤
برای شناختن کسی لازم نیست سالها بگذره تا تمام زیر و بمش رو یاد بگیری، همین که بلد ِ غمش بشی، رنج کشیدنش قلبت رو چنگ بزنه، شناختیش. غم چیز غریبیه، و منحصر به فرد هر آدم..
شاپور بنیاد قشنگ گفته:«از کجا آمده بودم که اشکهای تو در چشم من بود.»
❤
میگن از امید گفتن تو این روزا مثل گول زدن میمونه!
«اما تو امید بده شاید یکی گول خورد خندید.»
بخاطرش بخشید بخاطرش ادامه داد بخاطرش تلاش کرد .
این رخت سیاه ناامیدی رو از تنش درآورد و ذهنش رو آب و جارو کرد
روزگار نفس کشید، دنیا جای قشنگتری شد .
تو کار خودت رو بکن تو خوب باش.
تو امید بده🤍
ولی خب اون داستان و زاویه نگاهش خیلی زیباس
همین بیان روان و دلنشین خودش مهارت میخوااد 🫠 دید خوبی از فضا و اتفاقات اون موقع هم میده ..من واقعا دوستش داشتم دلم میخواد به همه ی نوجوانان پیشنهادش کنم =]]
الان مثلا کتاب کهکشان نیستی رو شروع کردم این اصلا متنش بهم سنگین بود پیش نمیرفتمش اصلا فعلا هم کلا گذاشتمش کنار ://
ولی بین پس از بیست سال و کهکشان نیستی تفاوت زیاده
کهکشان نیستی یک رمان شخصیتی هستش در باره یک عارف
و مسلما اون متن و اون نگاه و اون اصطلاحات نویسنده براساس تفکرات و نگاه های عارفانه و جمله بندی ها و سخت بودن کلمات همه از این نشئت میگیره من دوبار کهکشان نیستی رو خوندم و واقعا لذت بردم اما خب به سلیقه همه نیست
خیلی ها کهکشان نیستی رو دوست داشتن .. ولی تا صفحه ی ۱۸۰ اینا که خیلی به سلیقه ی من نبوده
دیگه باید دید ادامشو
نخل و نارنج هم شخصیتیه ولی تا این لحظه نخل و نارنج رو شاید بیشتر دوست داشتم
البته زوده قضاوت نهاییم رو فعلا اعلام نمیکنم
حالا باز سلایق متفاوته