یافتن پست: #فرج

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج و ألْـفَـرَح🌤

♡✓
♡✓
"الهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم. "

aliaga
aliaga

💔
میگفت...
فکر کن بری اون دنیا
برسی محضر امام زمان
آقا بهت بگن
تو که گریه کن و دوستدار ما بودی
تو چرا گناه کردی؟
چی داری بگی...

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


📿 🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج و ألْـفَـرَح🌤

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


📿 🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج و ألْـفَـرَح🌤

مهاجر
مهاجر
امان از داستان عشق و فرجام غم‌آلودش
نمی‌دانستم این آتش به چشمم می‌رود دودش{-18-}

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


📿 🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج و ألْـفَـرَح🌤

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


📿 🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج و ألْـفَـرَح🌤

rahim
rahim
حکایتها حاوی نکات قابل تاملی هستند .باشد که ازاین جکایت ها درس هایی بگیریم و عمل کنیم.
حکایتی از مولانا پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبیدو تکرار می کرد :
ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد

محمّد
محمّد
دنیا واقعا جای زشت و تهوع آوری شده اما همه ما مثل قورباغه در حال پخته شدن همه چیز برامون عادی میشه
خدایا عاقبت بخیرمون کن
اللهم عجل لولیک الفرج

aliaga
aliaga
رفته‌ای از برِ ما
‏چشم‌ به ‌راهیم، بیا...🌱

♥️
‌امام‌من..🕊

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
من اینقده مغرورم و دل سنگ خب ولی بیشعور ببین چ کار کردی با من خب حالا الکی مثلا من مغرور بودم و دل سنگ خب :خخخ .....

aliaga
aliaga
روزی از عارفی سؤال شد: چرا ما امام زمان را نمی‌بینیم؟
♦️عارف فرمود: لطفا برگردید و پشت به من بنشینید.
آیا الان می‌توانید مرا ببینید؟
♦️شاگرد عرض کرد خیر، چون پشت من به شماست.
♦️عارف فرمود: حالا متوجه شدید ؟!
چون شما پشتتان به امام زمان است،
با گناه کردنها و نافرمانی‌ها به امام زمان پشت کرده‌ایم و
در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم.

أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفرج

aliaga
aliaga
تا‌دَر‌دِل‌ِمَـن‌عِشـق‌ِتـو‌اَندوختِه‌شُد . .
جُز‌عِشق‌ِتو‌هَر‌چِه‌داشتَم‌سوختِه‌شُد!❤️'

السَّلامُ‌عَلَيْكَ‌يَاحُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ🥀



(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
⚫️انا لله و انا الیه راجعون


◼️ امشب، شب اول قبر پدرم هست، در صورت امکان نماز لیله الدفن خوانده شود. (حسین فرزند علی)



صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو