یافتن پست: #شکایت
حضرت@دوست
ازتو بد گفتن نشد نه ،شرم دارد این زبان
این زبان حکم ادب را هم رعایت می کند
بعد عمری که به پای توهدررفت وگذشت
دل فقط از دست تقدیرم شکایت می کند
این زبان حکم ادب را هم رعایت می کند
بعد عمری که به پای توهدررفت وگذشت
دل فقط از دست تقدیرم شکایت می کند
·
یاس
♦️وقتی آمریکا از برجام خارج شد دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن؛ با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد
پ.ن:
حتی فحش هم جلو حسن بدبخت کم اومد😐🖐
پ.ن:
حتی فحش هم جلو حسن بدبخت کم اومد😐🖐
یاس
امشب معنی سادیسم فهمیدم
استاد کل ترم چاقو ریز ریز رسونده به استخونمون
اومده پی وی میگه میدونم ادیتتون کردم حلال کن
دعام می کنی؟
استاد کل ترم چاقو ریز ریز رسونده به استخونمون
اومده پی وی میگه میدونم ادیتتون کردم حلال کن
دعام می کنی؟
حضرت@دوست
هردَم نکند دلْ هوسِ عشقِ جدیدی
در مسلکِ عشق، رغبتِ تکرار نداریم
گفتارْ نِکو باشد و کردارْ نِکوتر
این ریشه ی ما هست ، خطاکار نداریم
ما زخمْ چو خوردیم زِ دلدارِ دلِ خود
در خانه ی دلْ حسرتِ دیدار نداریم
آن زلفِ بلندش شده داری به گلویم
قاتل چو شَوَد یار، کَس و کار نداریم
خلقی شده غافل، شده در ماتمِ دنیا
اینجا همه خوابیده و بیدار نداریم
خلسه مکُن از رسم زمانه تو شکایت
{'ما در دو جهان غیرِ خدا یار نداریم' }
در مسلکِ عشق، رغبتِ تکرار نداریم
گفتارْ نِکو باشد و کردارْ نِکوتر
این ریشه ی ما هست ، خطاکار نداریم
ما زخمْ چو خوردیم زِ دلدارِ دلِ خود
در خانه ی دلْ حسرتِ دیدار نداریم
آن زلفِ بلندش شده داری به گلویم
قاتل چو شَوَد یار، کَس و کار نداریم
خلقی شده غافل، شده در ماتمِ دنیا
اینجا همه خوابیده و بیدار نداریم
خلسه مکُن از رسم زمانه تو شکایت
{'ما در دو جهان غیرِ خدا یار نداریم' }
سید ایلیا
✍روزی لقمان با کشتی سفر می‌کرد، تاجری و غلامش نیز در آن کشتی بودند غلام بسیار بی‌تابی و زاری می‌کرد و از دریا می‌ترسید. . مسافران خیلی سعی کردند او را آرام کنند اما توضیح و منطق راه به جایی نمی‌برد. ناچار از لقمان کمک خواستند و لقمان گفت که غلام را با طنابی ببندند و به دریا بیندازند! آنان این کار را کردند و غلام مدتی دست و پا زد و آبِ دریا خورد تا این که او را بالا کشیدند. آنگاه او روی عرشه کشتی نشست، عرشه را بوسید و آرام گرفت.
این حکایت بسیاری از انسان‌ها است... بسیاری قدر هیچ کدام از نعمت هایشان را نمی‌دانند و فقط شکایت می‌کنند... و تنها وقتی با مشکلی واقعی روبرو می‌شوند یادشان می‌افتد چقدر خوشبخت بودند...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
این حکایت بسیاری از انسان‌ها است... بسیاری قدر هیچ کدام از نعمت هایشان را نمی‌دانند و فقط شکایت می‌کنند... و تنها وقتی با مشکلی واقعی روبرو می‌شوند یادشان می‌افتد چقدر خوشبخت بودند...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هادی
من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است...
ز من اقرار با اجبار می گیرند، باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل، دین حُبّ است و حُبّ در اصل دین، بی شک
به جز دلدادگی هر مذهبی، مُشتی خرافات است...
اگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است...
ز من اقرار با اجبار می گیرند، باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل، دین حُبّ است و حُبّ در اصل دین، بی شک
به جز دلدادگی هر مذهبی، مُشتی خرافات است...
سید ایلیا
🔔 حکومت امیرالمومنین(ع)
✅ در حکومت امیرالمومنین(ع) که امام معصوم بودند زیردستان و کارگزاران ایشان نیز مرتکب خلاف و فساد می شدند. مساله فساد نیست، هرجا انسان باشد احتمال هر نوع فساد وجود دارد. مساله برخورد شدید امام علی(ع) است.
زنی به نام سوده، در وقت نماز، نزد امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام آمد و از ظلم یکی از فرمانروایان شکایت کرد.
امام علی علیه السلام پس از شنیدن سخنان سوده، بر زمین نشستند و گریستند و فرمودند:
«اللَّهُمَّ
أَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَي وَ عَلَيهِمْ
وَ أَنِّي لَمْ آمُرْهُمْ بِظُلْمِ خَلْقِك
لا بترك حقك»
«خدایا! تو شاهد و گواهی که من به ایشان دستور ندادم که به خلق تو ظلم کنند و حق تو را واگذارند»
سپس امام علی علیه السلام فوراً دستور برکناری فرمانروا را صادر کردند و نامه عزل را به سوده دادند تا به دست فرمانروای ظالم برساند.
📙 کشف الغمّة، ج۱، ص۱۷۴
✅ در حکومت امیرالمومنین(ع) که امام معصوم بودند زیردستان و کارگزاران ایشان نیز مرتکب خلاف و فساد می شدند. مساله فساد نیست، هرجا انسان باشد احتمال هر نوع فساد وجود دارد. مساله برخورد شدید امام علی(ع) است.
زنی به نام سوده، در وقت نماز، نزد امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام آمد و از ظلم یکی از فرمانروایان شکایت کرد.
امام علی علیه السلام پس از شنیدن سخنان سوده، بر زمین نشستند و گریستند و فرمودند:
«اللَّهُمَّ
أَنْتَ الشَّاهِدُ عَلَي وَ عَلَيهِمْ
وَ أَنِّي لَمْ آمُرْهُمْ بِظُلْمِ خَلْقِك
لا بترك حقك»
«خدایا! تو شاهد و گواهی که من به ایشان دستور ندادم که به خلق تو ظلم کنند و حق تو را واگذارند»
سپس امام علی علیه السلام فوراً دستور برکناری فرمانروا را صادر کردند و نامه عزل را به سوده دادند تا به دست فرمانروای ظالم برساند.
📙 کشف الغمّة، ج۱، ص۱۷۴
سید ایلیا
تمام بیماری های انسان ، از افکار او سرچشمه می گیرند ؛ یعنی افکار ما هستند که بیماری ها را در وجودمان تولید می کنند !
تیروئید : وجود بغضی در گلو ست ، که ترکیده نمی شود .
سرطان : ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است .
ام اس : به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی ست .
بیماری قند : بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است .
سر درد : به دلیل انتقاد از خود و دیگران است .
زکام : به خاطر وجود آشفتگی های ذهنی ست .
درد مفاصل : به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم ...
و فشار خون : به خاطر مشکل عاطفی دراز مدتی ست که حل نشده باقی مانده .
پس بیائید ذهن هایمان را پاک کرده و شستشو دهیم ، دیگران را ببخشیم ، خودمان را ببخشیم ، بیشتر محبت کنیم ، کمتر گله و شکایت کنیم ، فراوان تر بخندیم و شاد باشیم ،
و بدانیم افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند و تاثیرات بسیار شگفت انگیزی از خود باقی می گذارند .
تیروئید : وجود بغضی در گلو ست ، که ترکیده نمی شود .
سرطان : ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است .
ام اس : به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی ست .
بیماری قند : بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است .
سر درد : به دلیل انتقاد از خود و دیگران است .
زکام : به خاطر وجود آشفتگی های ذهنی ست .
درد مفاصل : به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم ...
و فشار خون : به خاطر مشکل عاطفی دراز مدتی ست که حل نشده باقی مانده .
پس بیائید ذهن هایمان را پاک کرده و شستشو دهیم ، دیگران را ببخشیم ، خودمان را ببخشیم ، بیشتر محبت کنیم ، کمتر گله و شکایت کنیم ، فراوان تر بخندیم و شاد باشیم ،
و بدانیم افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند و تاثیرات بسیار شگفت انگیزی از خود باقی می گذارند .
