یافتن پست: #رویای

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
دردت به جانم ...
رویای نیمه شب هایم ...
نوای سکوت من ...
لبخند روی لب هایم ...
اصلا هرچه دارم به فدایت
خیالم از خیالت پر است ...
انقدر پر ،که یادم میرود
میان حرف هایت ...
چگونه قربان صدقه ات میروم!: )

wolf
wolf
کاری کن
ساحل
رویای رسیدن به تو نباشد
در دریا
چاره جز
عاشق بودن
نیست

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
[درگیر رویای توام، منو دوباره خواب کن!
دنیا اگه تنهام گذاشت، تو منو انتخاب کن...]:فکر

wolf
wolf
تو را هر روز میخوانم
یادت همیشه در رویای من نقش می بندد
فراموشم نمیشوی...{-109-}{-109-}

wolf
wolf
هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست
هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست!
عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه!
دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست
فریدون مشیری{-109-}{-109-}

wolf
wolf
.اے فــدایت همه ے
دولت و دارایــےِ من

عاشــقِ روے تو شد
این دلِ دریایــے من

نرود مهـــر و وفــاے
تو زیــادم هرگز

مست گردیده ز تــو
خاطرِ رویایــےِ من.

حلما
حلما
پیچکِ زندگیم پیچیده به دور یه مشت رویایِ بی سروته
این یعنی پیچیده به هیچ هیچ هیچ
آخرشم همین رویاها ریشه امو خشک میکنن

pαrмιѕѕ
pαrмιѕѕ
دل به او دادم که با جانش نگهداری کند
مرهم زخمم شود، جان مرا یاری کند

از همه عُشاق عالم ،چشم من او را گرفت
جای دل جان دادمش تا بلکه غمخواری کند

با خیال وصل او ، نامش شده ورد لبم
در هوایش تب کنم ، شاید پرستاری کند

روز و شب در فکر من رویای او می پرورد
چشم من جز او، از عالم حسِ بیزاری کند

لحظه ای از یاد او ،غافل نمی گردد دلم
بی هوایش جان من، احساس بیماری کند

دین و دنیایم شده چشمان رنگ قهوه اش
کاش دستان خدا، بر حال ما کاری کند...



pαrмιѕѕ
pαrмιѕѕ
دل به او دادم که با جانش نگهداری کند
مرهم زخمم شود، جان مرا یاری کند

از همه عُشاق عالم ،چشم من او را گرفت
جای دل جان دادمش تا بلکه غمخواری کند

با خیال وصل او ، نامش شده ورد لبم
در هوایش تب کنم ، شاید پرستاری کند

روز و شب در فکر من رویای او می پرورد
چشم من جز او، از عالم حسِ بیزاری کند

لحظه ای از یاد او ،غافل نمی گردد دلم
بی هوایش جان من، احساس بیماری کند

دین و دنیایم شده چشمان رنگ قهوه اش
کاش دستان خدا، بر حال ما کاری کند...



pαrмιѕѕ
pαrмιѕѕ
ای دل دیوونه
تویی که تموم خاطراتمی
تویی که تموم رویای منی
همیشه فکر میکردم کنارمی

0
0
لحظه هارو با تو بودن در نگاه تو شکفتن
حس عشق رو در تو دیدن مثل رویای تو خوابه
با تو رفتن با تو موندن مثل قصه تورو خوندن
تا همیشه تورو خواستن مثل تشنگی آبه
اگه چشمات من رو می خواست تو نگاه تو میمردم
اگه دستات مال من بود جون به دستات می سپردم
اگه اسمم رو می خوندی دیگه از یاد نمی بردم
اگه با من تو می موندی همه دنیارو می بردم

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
- لباسِ گلدارِ چین چین پوشیده ام
با موهایِ خرماییِ بافته شده..
آماده ام برایِ قدم زدن در خیالِ مردانه ات..
آرام بخواب مردِ من..
یک دختر
امشب
میخواهد
در رویایت پا بگذارد!{-57-}

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
موهایم فِر نیست تا از
پیچ و خم هایِ آن شعر بگویی
و من باز در رویایِ دستانت
 سر به بالین بگذارم و به خواب بروم
موهایم لَخت نیست تا برایشان
از آبشار بگویی و عطرشان را بو بکشی ،
موهایِ من موج دارد
تاب دارد
از جنسِ زندگی‌ام است...
نه پر پیچ و خم نه یک نواخت و صاف ،
آهای آقایِ شاعر کمی هم از من بگو. . .{-75-}

wolf
wolf
جمعه ات به خیر

هر کجا هستی به یاد من باش

من با تو چای نوشیده ام

سفرها کرده ام

از جنگل

از دریا

از آغوش تو شعرها نوشته ام

رو به آسمان آبی پرخاطره

از تو گفته ام

تو را خواسته ام

آه ای رویای گمشده

هر کجا هستی

جمعه ات بخیر …




wolf
wolf
جمعه هم شعر خداست

غزلی رویاییست

که ردیفش غربت

قافیه اش تنهاییست

جمعه را باید خواند

جمعه را باید زیست

جمعه هم رنگ خداست

یک بغل زیباییست

صفحات: 14 15 16 17 18

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو