یافتن پست: #دیوانه

rahim
rahim
روزی لقمان در کنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی که از آنجا می‌گذشت از لقمان پرسید: چند ساعت دیگر به ده بعدی خواهم رسید؟
لقمان گفت: راه برو.
آن مرد پنداشت که لقمان نشنیده است. دوباره سوال کرد: مگر نشنیدی؟ پرسیدم چند ساعت دیگر به ده بعدی خواهم رسید؟
لقمان گفت: راه برو.
آن مرد پنداشت که لقمان دیوانه است و رفتن را پیشه کرد. زمانی که چند قدمی راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: ای مرد، یک ساعت دیگر بدان ده خواهی رسید.
مرد گفت: چرا اول نگفتی؟
لقمان گفت: چون راه رفتن تو را ندیده بودم، نمی‌دانستم تند می‌روی یا کُند. حال که دیدم دانستم که تو یک ساعت دیگر به ده خواهی رسید.

رها
رها



-ما رِند و خراباتی و دیوانه و مستیم🍷پوشیده چه گوییم ،همینیم که هستیم 🍷

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
اما چشم هایت قشنگ اند ،دیوانه اند، وحشی اند، مثل حیوانی که از جنگلی آتش گرفته،زده باشد بیرون..
اینم ی بنده خدای دیگ راجب چشمای ما میگ کدوم باور کنیم اونوقت .:خخخ
این آهنگ هم گذاشته برام عخی :خخخ
[لینک]

❤


❤
یه تئوری ایتالیایی هست که میگه:
شاید عشق همون حسیه که قلب هاتونو باهم عوض میکنید، بیقرار میشید و برای همینه که بدون هم حس بدی دارید، چون بدن میخواد که قلب اصلیش کنارش باشه.به نظرم این قشنگ ترین تعریف عشق بود.
یک دیوانه | یادداشت‌های‌یک‌دیوانه

ali
ali
.


جز ؏شـقِ  ٺُو در قَلبِ
من  ؏شـقی دیڪَر  نیسٺ
دل را  بهِ  جُز ؏شـقِ
  ٺُو  سُودایی  بِسَر  نیسٺ.....

ڪیِ می رَسی جانا  بهِ 
فریادِ  دلِ دیوانه ی من
شبهای  ما  را بی  رُخٺ  
قرصِ  قَمر  نیسٺ......


   

ali
ali
دیوانه جانم
بهانه ای دارم ،
برای نفس کِشیدن
برای زندگی کردن ،
بهانه ای مثل
که بدون چون و چرا
پُر هیاهو دوستم داری ،
و پُر بهانه ، دوستت دارم.



فرزانه‌_طالبی‌_پور

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
دوستت دارم پریشان، شانه می‌خواهی چکار؟!🥰

Elham
Elham 👩‍👧‍👦

شعرام برام موهامو شونه کرد:خجالت

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
دیگه با کسی ندارم حرفی که بزنم
به فکر اینم که شعری رقم بزنم
بریدم ز همه ، جدا خلوتی دارم
شعر میخوانم و دفتر ورق بزنم
خیال گل خشکیده لای دفتر دارم
غرق خیال بودم در خیال تو غلت بزنم
آه من دیوانه چقدر از تو خاطره دارم
آمدم یاد آن روز با تو خاطره رقم بزنم....
شعرش از خودم هس

Tasnim
Tasnim
باز صبح شد و من دیوانه وار خوابم میاد
اوضاع تا بعدازظهر همینه
غروب که میشه خوابم میپره

Tasnim
Tasnim
از بعد از ماه رمضون اینجوره که صبح از خواب پا میشم دیوانه وار تا بعدازظهر خوابم میاد
غروب که میشه خوابم میپره {-15-}

خانوم اِچ
خانوم اِچ
پاشیدددد آژیر خطر تو اصفهان زدن پاشیددددد من میترسم همه خانوادم اصفهانن😭😭😭😭

خانوم اِچ
خانوم اِچ
حلال کنید ما رو شاید شهید شدیم🫠🚶🏻‍♀️

خانوم میم
خانوم میم
دو ماه دیگه تولدمه
مثلا همه با هم جمع بشن کتاب آتش بدون دود رو برام بخرن :هعی

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو