یافتن پست: #خشم

Samira
Samira
{-77-}

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
مردی از خانه بیرون آمد تا نگاهی به خودرو نوی خود بیندازد که ناگهان با چشمانی حیرت زده پسر بچه سه ساله خود را دید که شاد و شنگول با ضربات چکش در حال نابود کردن رنگ براق خودرو است. مرد بطرف پسرش دوید، او را از ماشین دور کرد، و با عصبانیت و برای تنبیه، با چکش بر روی دست های پسر بچه زد.

وقتی خشم پدر فرو نشست با عجله فرزندش را به بیمارستان رساند.

هرچند که پزشکان نهایت سعی خود را کردند تا استخوان های له شده را نجات دهند اما مجبور شدند انگشتان له شده دست کودک را قطع کنند. وقتی که کودک به هوش آمد و دستهای باند پیچی شده اش را دید با حالتی مظلوم پرسید: ” پدر انگشتان من کی خوب میشه؟ ”

پدر همان روز خودکشی کرد.

نتیجه:

اکر کسی پای شما را لگد کرد و یا به شما تنه زد، قبل از هرگونه عکس العمل و یا مقابله به مثل، این داستان را به یاد آورید. قبل از آنکه صبر خود را از دست بدهید کمی فکر کنید. وانت را می شود تعمیر کرد اما انگشتان شکسته و احساس آزرده را نمی توان

♡✓
♡✓
به کسی اعتماد کن که
اندوه پنهان شده در لبخندت
عشق پنهان شده در خشمت
و معنای حقیقی سکوتت را بفهمد . . .



g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
داستان کوتاه(اعتماد)

تلفن زنگ زد و خانم تلفنچی گوشی را برداشت و گفت: “واحد خدمات عمومی، بفرمائید. ”
شخصی که تلفن کرده بود ساکت باقی ماند. خانم تلفنچی دوباره گفت: “واحد خدمات عمومی، بفرمائید. ” اما جوابی نیامد و وقتی می خواست گوشی را بگذارد صدای زنی را شنید که گفت: “آه، پس آنجا واحد خدمات عمومی است. معذرت می خواهم، من این شماره را در جیب شوهرم پیدا کردم اما نمی دانستم مال چه کسی است”
فکرش را بکنید که اگر تلفنچی بجای گفتن “واحد خدمات عمومی” گفته بود “الو” چه اتفاقی می افتاد!

نتیجه:

در هر رابطه ای اعتماد بسیار با اهمیت است. وقتی اعتماد از بین برود رابطه به پایان خواهد رسید. فقدان اعتماد به سوء ظن می انجامد، سوء ظن باعثخشم و عصبانیت میشود، خشم باعثدشمنی می شود و این دشمنی منجر به جدائی.

ماریا
ماریا
@Ali_s
واقعا که
از شما توقع نداشتم

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
روزی روزگاری مردی اول صبح در بازاری پرسه می‌زد که ناگهان با عزرائیل چشم‌درچشم شد و دید که فرشتۀ مرگ خشمگین در او می‌نگرد.

مرد، ترسان و پریشان، به درگاه سلیمان نبی پناه بُرد و به سلیمان التماس کرد که به باد فرمان دهد که او را با خود به هندوستان ببرد تا دست عزرائیل به او نرسد.

سلیمان به باد فرمان داد که چنین کند. باد هم به‌فرمان سلیمان مَرد را برداشت و با خود به هندوستان برد.

روز بعد سلیمان به عزرائیل گفت: «مردی دیروز به من گفت که در بازار با خشم به او نگاه کرده‌ای، جریان چه بود؟»

عزرائیل جواب داد: «راستش با خشم نگاه نکردم، با تعجب نگاه کردم و تعجبم از این بود که خدا به من فرمان داده بود امروز جان این مرد را در هندوستان بگیرم و من وقتی این مرد را اینجا و فرسنگ‌ها دور از هندوستان دیدم تعجب کردم که چطور ممکن است جان مردی را که الان اینجاست، امروز در هندوستان بگیرم، چون او هرقدر هم تُند برود نمی‌تواند امروز به هندوستان برسد؟!»

بسم الله الحب
بسم الله الحب
درمان استرس با طب سنتی

قطعا همه ی شما در طول زندگی استرس و اضطراب را تجربه کرده اید، اساسا استرس و اضطراب از جوابهای غیرتخصصی بدن به مشکلات و همچنین حس نیاز شما برای پیشرفت و تغییر در زندگیتان ناشی می شود

اما مشکلات مالی، دغدغه های کاری و نیازهای عاطفی در صدر همه ی این نیازها قرار می گیرند.
باعث استرس شوند.

اثرات فیزیولوژیکی متداول استرس شامل سردرد، درد و تنش عضلانی، درد قفسه سینه، خستگی، تکرر ادرار، ناراحتی معده و بدخوابی هستند. همچنین استرس با اثر مستقیم برروی خلق و رفتار شما، منجر به علائمی مانند اضطراب، بی قراری،
فقدان انگیزه، تحریک پذیری، خشم غیرضروری، غم و اندوه، افسردگی و انزوای اجتماعی می گردد.

استرس می تواند حاد یا مزمن باشد. استرس بیش از حد می تواند عوارضی چون فشارخون بالا، چاقی، بیماری های قلبی، اضطراب و افسردگی را به دنبال داشته باشد. نکته جالب اینجا است که استرس حتی میزان لذت شما را از زندگی تحت تاثیر قرار می دهد
ادامه کامل مطلب در دیدگاه

rahim
rahim
سقراط از حکمای یونان، زنی بداخلاق داشت. روزی آن زن نشسته با نهایت بدخویی مشغول لباس شستن بود و در حین کار به سقراط دشنام می‌داد. حکیم از طریق حکمت، مروت و بردباری دم برنمی‌آورد و سکوت اختیار کرده بود.

آرامش سقراط خشم همسرش را بیشتر می‌کرد به حدی که تشت را که پر از کف صابون بود بر سر و روی سقراط ریخت. ولی سقراط همچنان خونسرد بود. حاضران به حکیم اعتراض کردند که این مقدار تحمل بی‌موقع از شما پسندیده نیست.

سقراط با لبخند گفت: حق با شماست. اما اثر غرش رعد و جهیدن برق، آمدن برف و باران است.{-33-}{-18-}:خخخ

aliaga
aliaga
صبح خیلی نزدیک بود برم زیر تریلی

روی پل تو سبقت بود پیچو ک رد کردم یهو دیدمش ک رسیده بودیم بهم

نمیدونم چطوری رد شدم ک اصلا باورم نمیشه الان زندم

♡✓
♡✓
می بخشم
نه که مقدس باشم،
از متنفر بودن خَسته ام ...



Tasnim
Tasnim
1: بار خدایا ! تو را حمد میگویم که به یاری تو موفق به ثناگویت شدم، و به سبب فساد نیت و ضعف یقینم، اقرار میکنم که ناتوانم که تو را آنطور که مستحق و سزاوار هستی مدح کنم،
بارالها، تو خوب معبود و خوب پروردگاری هستی و من بد پرورش یافته ای هستم!
تو خوب مولایی هستی و من بد بنده ای!
تو خوب مالکی هستی و من بد مملوکی!
چه بسیار گناهی که مرتکب شدم و تو عفو نمودی و چه بسیار جرم هایی که از من سر زد و تو از آن گذشتی!
چه بسیار خطاها کردم، ولی مرا مؤاخذه نکردی و چه بسیار بدی ها که عمداً مرتکب شدم و تو از آن درگذشتی!
و چه بسیار لغزش ها که از من سر زد و از آن چشم پوشی نمودی، و مرا بر غفلتم مأخذه نکردی!
اینک این منم که به خود ظلم کرده ام و به گناهم اقرار و به خطاهایم اعتراف دارم. پس ای آمرزنده گناهان! از تو میخواهم که گناهانم را ببخشی و از لغزش هایم درگذری، پس به نیکی اجابت کن که تو سزاوار اجابت و اهل تقوا و آمرزشی!


بسم الله الحب
بسم الله الحب
نگاهی به فواید و خواص زیتون

قوای جسمی و باروری مرد ..
امام صادق علیه السلام فرمودند: «زیتون نطفه مرد را زیاد می کند.
زیتون و سرکه بلغم را می برد و خشم را خاموش می کند.

بوی بد دهان را پاک می کند.

در سالادها از سرکه و روغن زیتون استفاده کنید که ملین و هاضم است.

سنگ های صفرا را از بین می برد.

قولنج های کبدی را دفع می کند.

رافع یبوست است.

سرکه سبب افزایش جذب زیتون به بدن می شود.
به مقدار مساوی روغن زیتون را با سرکه مخلوط و زخم را با پنبۀ آغشته به آن بشوید سریع التیام می یابد.

بعضی از سنگهای کیسه صفرا به وسیله خوردن یک قاشق سوپ خوری روغن زیتون و سرکه حل می شود.

بعضی قولنج ها با خوردن روغن زیتون و سرکه بهبود می یابد.

روغن زیتون و سرکه برای به کار انداختن کبد مفید است که باید صبح ناشتا یک قاشق آن را میل کرد.

مخلوط روغن زیتون با مقدار کمی سرکه برای شفای سل ریوی، درد کبد و سایر امراض مانند رماتیسم و غیره مفید است.
کسانی که دچار افسردگی شده اند به خوردن زیتون و سرکه سفارش می شوند.


اعصاب را محکم می گرداند و خشم و غضب را فرو می نشاند.

Sara
Sara
من از باران، هزاران سال لبریزم
پرم
آغشته‌ام
اندوهناکم
غرق پاییزم...
کسی حال مرا هرگز نمی‌فهمد
نمی‌داند درونم انقلابی هست
گریزی، اجتنابی، اعتصابی هست،
بغض و خشم در پشتِ نقابی هست...
آرامم...
ولی جانم هوایی تازه می‌خواهد!

Samira
Samira
نه قیمتا به جنسا میخورن نه آدما به حرفاشون نه هوا به فصلش{-75-}

?
?
ماکادمیا خوشمزس پیشنهاد میدم امتحان کنید
مخصوصا شکوندنش با اون فلزش خیلی حال میده😂

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو