هادی
مپرس شادی من حاصل از کدام غم است
که پشت پرده ی عالم هزار زیر و بم است
زیان، اگر همه ی سود آدم از هستی ست
جدال خلق چرا بر سر زیاد و کم است
اگر به ملک رسیدی جفا مکن به کسی
که آنچه کاخ تو را خاک می کند، ستم است
خبر نداشتن از حال من بهانه ی توست
بهانه ی همه ظالمان شبیه هم است
کسی بدون تو باور نکرده است مرا
که با تو نسبت من چون دروغ با قسم است
تو را هوای به آغوش من رسیدن نیست
وگرنه فاصله ما هنوز یک قدم است
Tasnim
فک کن با بچه ای که تب داره دارو خورده با حال خراب خودت در حالی داری میری خونه مادرپدرت که فرداصبح بری قم امتحانی رو بدی که تا این لحظه هیچی نخوندی و بچه بزرگتر اصرار داره همه اسامی کوچه ها و مغازه ها رو بخونه و ازت تایید بگیره و خاطره های مدرسه ش رو تعریف کنه و بچه کوچیک مریض توو ماشین خوابش برد
aliaga
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ وَ یَجعَلُکُم خُلَفاءَ الاَرضِ ءَاِلهٌ مَّعَ اللهِ قَلیلاً مَا تَذَکَّرُونَ
خانوم میم
بح بح دختره چه قرانی می خونه
هادی ساعت دو باید سر کوچه باشیا
بله دا
تخته رو گرفتم خیلی خوب شد
کو
چند گرفتی