تو کیستی ..
در راه رسیدن به تو گیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم
یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تَنگ در آغوش بگیرم
این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است
من ساخته از خاک کویرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
اب دستته بذار زمین یکی اومده به اسم شیوا بیسته بیسته
ابه کی دستمه؟؟
اب نیست عرق بهارنارنجه دمنوشیه که دکتر کتی پخته و برات پریا تو استکان ریخته
عرق کجاشه؟؟ شاید عرق سوز شده باشه
شکوفه ها