یافتن پست: #جدای

milad
milad
اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزانندس
به آبی که سرده
به زرد که رنگ جداییه
و هر رنگی که رنگ روح زندگی توش نیست

رنگ روح زندگی سبزه .....

wolf
wolf
مےشود اےهمہﺩنیایِﺩلم
بہ سڪوتِﺩلِ من گوﺵڪنے ...
یا ڪہ هےساز جدایےنزنے
بروی ,قصہ فراموﺵڪنے ...
ذرهﺍﻯ آتشِ سوزانِ مرا
باڪمےحوصلہ خاموﺵڪنے ...
یاڪہﺍز رفتنت ﺍینبارمرا
باڪفن یڪھو هم آغوﺵڪنی ...

0
0
این چه عشقیست که در دل دارم

من از این عشق چه حاصل دارم

میگریزی ز من و در طلبت

باز هم کوشش باطل دارم
باز لبهای عطش کرده من عشق سوزان تو را میجوید

میطپد قلبمو با هر طپشی قصه عشق تو را میگوید

بخت اگر از تو جدایم کرده میگشایم گره از بخت چه باک

ترسم این عشق سرانجام مرا بکشد تا به سراپرده خاک


دانلود موزیک



wolf
wolf
کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من
«آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است



LOEY♡
LOEY♡
تــا بپـیـــونـدد به دریـا کـــــوه را تنـــها گــــذاشت
رود رفــت امـــا مســیر رفـتنــش را جـــا گذاشت
هیچ وصلی بی جدایی نیست، این را گفت رود
دیده گلگون کـــرد و ســر بر دامـن صحرا گذاشت
هــر کــه ویران کـــرد ویران شد در این آتش سرا
هیـــزم اول پـایـــه ی ســــوزاندن خـــود را نهــاد
اعتبـار ســـر بلنــدی در فـــروتـــن بــودن اســـت
چشــمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت
مــــوج راز ســــر به مهری را به دنیا گفت و رفت
با صــدف هایی که بین ســـاحل و دریا گذاشت

سکوت شب
سکوت شب
کامنت اول

حضرت@دوست
حضرت@دوست
« »

مرگ در قاموس ما از بی وفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است

قصه ی فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است

تشنگانِ مِهر محتاج ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است

باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق -
آشنایم کن ولی نا آشنایی بهتر است

فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است

هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است

کاش دست دوستی هرگز نمی دادی به من
« آرزوی وصل » از « بیم جدایی » بهتر است



دانلود موزیک



LOEY♡
LOEY♡
دیزی: تو که میدونی نمیتونیم باهم باشیم، چرا نمیری؟!
گتسبی: میترسم....
دیزی: از چی میترسی ؟!
گتسبی: از جداییت، جدا شدن ازت مثل پریدن از یه ساختمون 8 طبقه است، شاید زمین بخورم و نمیرم، اما هنوز به زمین نرسیده، از ترس مردن میمیرم...


سکوت شب
سکوت شب
کامنت اول

سکوت شب
سکوت شب
چه فرقی می کند
چه کسی بحث را شروع کرد
که دعوا را ادامه داد
رویش را برگرداند
کلافه از جایش برخواست
یا بی هیچ حرفی گوشی را گذاشت
نگذارید قهرهایتان طولانی شود
نگذارید بغض ها طوفان شود
نگذارید دل تان احساسِ سنگینی کند
هرچقدر هم که صدایتان بالا رفت
اخمتان در هم شد .
با حرفی
آغوشی
نگاهی
یک نقطه ی پایان بگذارید
ادامه دادن یعنی
غرور
و غرور تمرینِ جدایی می آورد
به هیچ کجایِ این دنیا بر نمی خورد
اگر از - من - پایین بیاییم گاهی
و
- ما - را ببینیم
این - ما - یِ سراسر عشق
این - ما - یِ بی مرز
اگر
یک
- ما - دارید
حواستان را شش دنگ که هیچ
همه ی دنگ هایِ دنیا را
بسپارید
یک بوسه ی محکم
از اخم هایِ در هم رفته ی مردانه
یک آغوشِ محکم
از کلافگی هایِ زنانه
کِیف دارد
باور کنید

حضرت@دوست
حضرت@دوست


بشنو این نی چون شکایت می‌کند
از جداییها حکایت می‌کند

چونک گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت

جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای
زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای

چون نباشد عشق را پروای او
او چو مرغی ماند بی‌پر وای او

من چگونه هوش دارم پیش و پس
چون نباشد نور یارم پیش و پس

عشق خواهد کین سخن بیرون بود
آینه غماز نبود چون بود

آینت دانی چرا غماز نیست
زانک زنگار از رخش ممتاز نیست



wolf
wolf
مجنون نشد ارام پذیر از رخ لیلی
دردیست جدایی که به درمان نرسیده ست{-43-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست


تو یک ساعت جدایی خوش نمی آید مرا
با دگر کس آشنایی خوش نمی آید مرا

گفتمش در آب عارض عکس جان با ما نمای
گفت هر دم خود نمایی خوش نمی آید مرا

از لب لعلت نپرهیزم بدور آن دو چشم
پیش مستان پارسایی خوش نمی آید مرا

منکر زهدم برویت تا نظر باز آمدم
پاکبازم من دغایی خوش نمی آید مرا

صوفیان گویند چون ما خیز و در رقص آ کمال
حالت و وجد وبائی خوش نمی آید مرا



حضرت@دوست
حضرت@دوست


تو اولین عشق منو آخرین عشق من تویی
نرو منو تنها نذار که سرنوشت من تویی

هرگز نمی شد باورم از جدایی حرف بزنی
تو زندگی بعد خدا تو خدای قلب منی

دوست دارم بخدا بینهایت
به عشق تو به روی تو دیگه دل کرده عادت
به تومن محتاجم مثله ظلمت به روشنی

بخدا این ظلمه دل عاشق رو بشکنی
عشق من با من باش اشکامو دامن باش

تا که دنیا دنیا ست دل به عشقم بسپار
منو تنها نگذار که دل من تنهاست
دوست دارم.بخدا بینهایت



wolf
wolf
چمدانم را برداشتم و
آمدم
اما این فقط یك شوخی ست
و یا لااقل تو باور نكن!
جدایی
بریدن درخت از ریشه است
و اره كردن زندگی
كه مرگ را رقم می زند
اما من زنده ام
و این یعنی من آنجایم
كنار تو
كنار تو و درخت توت و اسب...

صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو