یافتن پست: #تماشا

Saye
Saye
ارغوان!
خوشهِ خون.
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجره‌ی بازِ سحر غلغله می‌آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب
که هم پروازان
نگرانِ غم هم پروازند...🖤



سارا
سارا
چه منظره‌ی غم‌انگیزی است، تماشای مردمی که منتظرند خدا همه‌ی کارها را درست کند

حضرت@دوست
حضرت@دوست

پر از غزل شده چشمان پر هیاهویت

تویی که نزد حسین می کنی دلارایی

دوباره ماه محرم شد این دل پر درد

نشسته تا بنگارد حدیث شیدایی

برای وصف تو آقا قلم که می لرزد

نفس نفس زدنش می شود تماشایی


حضرت@دوست
حضرت@دوست

آه دست طلبم کوته از آن ماه بلند
وای هرگز نشود دل ز تماشای تو سیر

WeT
WeT
خسته نشدین بس که نگا کردین 😐😐😐😐😐

حضرت@دوست
حضرت@دوست

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام

حضرت@دوست
حضرت@دوست

رنگ خالت‌ سرمه در چشم تماشا می‌کند

گرد خطت می‌دهد آیینه دل را جلا

حضرت@دوست
حضرت@دوست

هرکجا ذوق تماشایت براندازد نقاب

گر جمالت عام سازد رخصت نظاره را

حضرت@دوست
حضرت@دوست

گریه ی نیمه شب حسرت خاموش سر کوچه ی غم
و تماشای خدا از لب باریکه ی درد
و چه آهسته غم انگیزترین قطره ی شب می لغزد
روی هر حاشیه از فلسفه ی نازک بی خوابی من

حضرت@دوست
حضرت@دوست
شوق تماشا

باز شب ماند و من و این عطش خانگی ام
باز هم یاد تـــــــو ماند و من و دیوانگی ام

صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو