مرا بخاطرت بسپار ...
که پروانه وار دورِ دلت گشتهام
مرا که از جان بیشتر خواستمت ..
که رگِ خوابم ...
در دستهای پر مهرِ توست ..
که همچون خونی
در شریانِ دوست داشتنم ..
مرا که هنوز و همیشه
در سرم هوایِ دیدن توست ..
که نخواستنت را بلد نشده ام
که حالِ خرابم
از پاییز خرابتر است ...
و از شب تارتر...
مرا به خاطرت بسپار ...
#باران_قیصری
اوهوم
خنده ی تلخ هم هست ولی