محمّد
۶ سال پیش چنین روزی بود که کشیک بودم. ساعت ۱۲ که شد رفتم بیمارستان. خانمم از حدود ۲۰ اسفند تو بیمارستان بستری بود. حنّانه کوچولو عجلهای نداشت برای اومدن. همه فکر میکردیم یه اسفندی دیگه به خانواده اضافه میشه ولی حنّانه کوچولو با بهار بیشتر حال میکرد. بالاخره خانم خانمها رضایت دادن و ۴ فروردین حدود اذان ظهر تشریفشونو آوردن به این دنیا و من پدر شدم. همیشه بهش میگم روز تولدت برای من خیلی مهمه چون تو باعث شدی من بابا بشم و کلی ذوق میکنه
تولد تو و بابا شدن من مبارکمون عشق بابا
یاس
به دنبال وتو فطعنامه امریکا توسط،روسیه
مسکو
کرمان شد
صدها کشته و زخمی
و داعش گردن گرفت
جه مسخره
پوتین: از وتو کردن قطعنامه شورای امنیت و حمایت از مردم غزه پشیمان نیستیم حتی اگر به ما ضربه بزنید. به زودی در کرملین بیانیه رسمی خواهیم داد.
➖➖➖➖➖➖➖
خانوم میم
با دستور بابام اومدم نماز جمعه🤣
خانوم اِچ
نمیدونم بازم ریسک کنم بسته بخرم یا بیخیالش بشم🥲
رها
ساعت ۱۲شب زنگ میزنن که عه خواب بودین:/حالا منی که با قرص بزور ب خواب رفته بودم :/جانم بفرمایید...هیچی میخام ماشین رو بزارم توی خونه تون 🤕🤕🤕
maryam
از دل برود هر انکه عیدی ندهد😂
Tasnim
اینقدری که از خواهرشوهرهای مامانم بدم میاد از خواهرشوهرهای خودم بدم نمیاد.
Saleh
زندگی من شرایط خاصی داشت،
من هیچ انتخاب دیگه ای نداشت...
در واقع محکوم به شکست ناپذیری بودم!
تو قراره از منم قوی تر بشی : )
تو در حالی که میتونی پسر خوشگذرونه بابایی باشی
قدرتمندانه جنگجو بودن و انتخاب می کنی : )
Tasnim
خواهشا وقتی تبریک عید میخوای بفرستی متنی که داری میفرستی رو اول بخون بعد بفرست آدم خوب
عاخه برادر عزیزم؟ من برادر عزیز تو ام؟
مهاجر
عید رو پیشاپیش به همه دوستان عزیز ساینایی تبریک میگم و بهترین سال رو براتون آرزو میکنم
Tasnim
بیاید توو سه خط نهایت ۴ خط بگید قصیه ز پ ز امروز چی بود؟
ممنون از شما
تولد حنانه کوچولو و بابا شدنت مبارک دادا
ببخش پستتو دیر دیدم
آقایی
تولدش پساپسمبارک
تشکر