یافتن پست: #اندوهگين

aliaga
aliaga
امیرالمومنین :
مَا أَصِفُ مِنْ دَارٍ أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ وَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا وَاتَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَيْهَا أَعْمَتْهُ.

چه توصيفي کنم درباره دنيائي که:
آغازش است و پايانش
در حلالش است، و در حرامش
هرکس که در اين دنيا احساس بي نيازي کند، گمراه و مفتون گردد
واگر مبتلا به شود، گردد
کسي که براي اين به بيافتد، او را گويد
و کسي که درباره دنيا بي اعتنائي کند، دنيا به سراغ او آيد و مطيعش گردد
کسي که از اين دنيا وسيله بينائي جويد، او را بسازد.
و کسي که در او بنگرد و خيره شود، نابينايش نمايد.

خطبه82

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

❗️تنها بازمانده يک كشتی شكسته توسط جريان آب به يک جزيره دورافتاده برده شد. با بی قراری به درگاه خداوند دعا می‌كرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقيانوس چشم می‌دوخت، تا شايد نشانی از كمک بيابد اما هيچ چيز به چشم نمی‌آمد.

سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچک بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد. روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟»

صبح روز بعد او با صدای يک كشتی كه به جزيره نزديک می‌شد از خواب برخاست. آن کشتی می‌آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسيد:«چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!»

🔸آسان می‌توان دلسرد شد هنگامی كه بنظر می‌رسد كارها به خوبی پيش نمی‌روند، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم، زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج؛ دفعه آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت باشد .

aliaga
aliaga
امیرالمومنین :
مَا أَصِفُ مِنْ دَارٍ أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ وَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا وَاتَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَيْهَا أَعْمَتْهُ.

چه توصيفي کنم درباره دنيائي که:
آغازش است و پايانش
در حلالش است، و در حرامش
هرکس که در اين دنيا احساس بي نيازي کند، گمراه و مفتون گردد
واگر مبتلا به شود، گردد
کسي که براي اين به بيافتد، او را گويد
و کسي که درباره دنيا بي اعتنائي کند، دنيا به سراغ او آيد و مطيعش گردد
کسي که از اين دنيا وسيله بينائي جويد، او را بسازد.
و کسي که در او بنگرد و خيره شود، نابينايش نمايد.

خطبه82

شاهین
شاهین
امیرالمومنین :
مَا أَصِفُ مِنْ دَارٍ أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ وَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا وَاتَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَيْهَا أَعْمَتْهُ.

چه توصيفي کنم درباره دنيائي که:
آغازش است و پايانش
در حلالش است، و در حرامش
هرکس که در اين دنيا احساس بي نيازي کند، گمراه و مفتون گردد
واگر مبتلا به شود، گردد
کسي که براي اين به بيافتد، او را گويد
و کسي که درباره دنيا بي اعتنائي کند، دنيا به سراغ او آيد و مطيعش گردد
کسي که از اين دنيا وسيله بينائي جويد، او را بسازد.
و کسي که در او بنگرد و خيره شود، نابينايش نمايد.

خطبه82

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو