یافتن پست: #امید

خانوم اِچ
خانوم اِچ
همه درا بروم بسته ان...🚬

مهاجر
مهاجر


ALi
ALi
رابط کاربریش جالب نیست زیاد.. احتیاج به یه بازنویسی یا ویرایش داره مدیر جان..
ب هر حال نظره

Samira
Samira
ما بی پولا نمیریم تو پاساژ ک خرید کنیم میریم ک خنک شیم{-75-}

حسام
حسام
بیشترین بیت یا مصرعی که حداقل روزی یک بار با خودتون زمزمه می کنید چیسته؟!

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
یه خانونی ک مامانه همکلاسیه دخترم بود میگف از مهر ماهه ک داره برا اموزگاری میخونه و تا اینجا هف میلیون هزینه پک هاش کرده.. بهش گفم من ازین جزوه های رایگان میخونم گف تو قبول نمیشی برو استراحتتو بکن .. امروز ازش پرسیدم گف قبول نشده .. خوشال نشدم ولی جیگرم یکم حال کرد:خجالت خدایا چی میشه پرورشی قبول شم زنه بفهمه ک دیگه حق نداره امید کسیو ناامید کنه:دعا

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
انگار جواب اموزگاری اومده یه نیگا بندازین ببینین چ خبره:شاد

마흐디에
마흐디에
کارت ورود به جلسم اومد
هنر و معماری دانشگاه گیلان🚶🏼‍♀️
همیشه فنی میوفتادم چرا این سری عوض شد🚶🏼‍♀️

مهاجر
مهاجر
گرچه مشکل هازیاد است و مجال ناز نیست
خسته ام از بی کسی ها و کسی همراز نیست

کاش میشد که کسی حرف دلم را بشنود
هرچه میگردم دراین عالم مرا دمساز نیست

درتمام ناامیدی باخودم گفتم که هان
این همان پایان راه است و مرا آغازنیست

چون کبوترگوشه ای افتاده ام باحال بد
ای دریغا بال و پر بشکسته را پرواز نیست

مهاجر همدانی

Aseman
Aseman
دیشب رفتم بام شهر با این ریمیکس ی دل سیر گریه کردم
زار زدم
هق هق زدم
اشک ریختم
بغض سنگین گلوم بالاخره ترکید
تموم دردام اشک شد از چشام زد بیرون
خیلی خوب بود نه اصلا نمیدونم بگم خوب بود یا بد ولی یجورایی بعد از ۱۳ سال سبک شدم
حس کردم دیشب زمین و زمان با من گریه کرد حس میکردم حال من اشک من بغض من همه رو عذاب داد دیشب حس کردم همشون پا ب پام زار زدن...
🖤🖤🖤



마흐디에
마흐디에
موقعیت: چهار روز مانده تا کنکور


마흐디에
마흐디에
ولی ازدواج خیلی چیز ترسناکیه ها
فکر کن بعد به جشن پرشور و شادی، قراره بری با یه مرد غربیه تو یه خونه زندگی کنی.
اونم تنهایی{-76-}.

محمّد
محمّد
از ساعت ۸ صبح رفتم تو صف داروخونه های متفاوت برای گرفتن دارو
هر کدوم یک ساعت و نیم تو صف بودیم وقتی نوبتمون میشد میگفت یه قلمو نداریم
میگم خب اونا که داری بده برم اون یه قلمو جی دیکه بگیرم میگفتن نمیشه نسخه میسوزه
از برکات نسخه الکترونیک
خیلی راحته که برنامه اش رو طوری بنویسن بشه اقلامی رو که خریدی فقط خط بزنن و بشه بقیه اش رو جای دیکه گرفت
نمی دونم چرا این کارو نمی کنن
آخرین داروخونه ای که داروهای شیمی درمانی رو داشت تونستم همه رو با هم گیر بیارم
از دفعه بعدی به دکتر میگم برای هر قلم دارو یه نسخه ثبت کنه که نهایتا دو تا داروخونه برم
با این نوناشون

رها
رها
دوستان بدلیل بهم ریختگیم یه مدت نیستم .دوستتون دارم .در پناه حق ❤️🙏🌸

خانوم میم
خانوم میم
⁦❤️⁩🌱
در نبودت به کسی باج ندادم هرگز
کاروان نیست که دل هر که به جایت آید...

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو