الینا
سال هاست تنها چیزی که برام تغییر میکنه سنمه …!
الینا
من به یک آغوش واقعی احتیاج دارم
الینا
فقط اسمش اتاق خوابه تا صب توش بیداریم .
الینا
خیره ماندهام به راهی که از آن رفتی، میدانم دیگر هیچ سواری از این جاده پیش نمیآید و تنها چشمان من است که از سر پیری و ناتوانی در آن سرابهای پی در پی میبیند.
الینا
به دروغ گفتم دیگر دوستش ندارم، در حالی که این تلخترین دروغ زندگیام بود.
الینا
بغضمو وقت جدایی هی نگه داشتم به سختی
حتی واسه دلخوشیم هم دست تکون ندادی رفتی
الینا
خودم را بردم به ایستگاه قطار
دورترین بلیت را خریدم و تا آخرین لحظه ماندم
و برایش دست تکان دادم
الینا
رفتگر هم با نفرت نگاهم می کند
انگار ریختن برگ ها هم تقصیر من است
الینا
چشم که گذاشتم برو و هروقت خواستی برگرد
من تا بی نهایت شمردن را بلدم
الینا
در وصف حالم همین سه کلمه کافیست
لبخندم درد می کند !
الینا
دکتر پای نسخه ام بنویس ممنوع ملاقات
بگذار تنهاییم دلیل پزشکی داشته باشد
الینا
کـاش به خودمان قــول بدهیــم
وقتی عاشق شویــم که آماده ایم
نــه وقتی کــه تنهــائیـم
الینا
هوا بارانی ست ولی شیشه ؛ چرا بخار نمیگیری ؟
نترس ؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم !
الینا
فاصله
آزمونِ دل هاست
یا دلتنگ می شوی
یا
فراموش …