مهندسی عمران ودندانسازی

مشخصات

موارد دیگر
نسیم
158 پست
زن

دنبال‌کنندگان

(23 کاربر)

بازدیدکننده

برچسب ‌های کاربردی

نسیم
نسیم
یڪ روز پادشاهے همراه با درباریانش براے شكار بـہ جنگل رفتند.
هوا خیلے گرم بود و تشنگے داشت پادشاہ و یارانش را از پا در مے آورد.
بعد از ساعتها جستجو جویبار كوچكے دیدند ، پادشاہ شاهین شكاریش را بـہ زمین گذاشت و جام طلایے را در جویبار زد و خواست آب بنوشد
اما شاهین بـہ جام زد و آب بر روے زمین ریخت.
براے بار دوم هم همین اتفاق افتاد، پادشاہ خیلے عصبانے شد و فكر كرد ، اگر جلوے شاهین را نگیرم ، درباریان خواهند گفت: پادشاہ جهانگشا نمے تواند از پس یڪ شاهین برآید
پس این بار با شمشیر بـہ شاهین ضربـہ اے زد. پس از مرگ شاهین پادشاہ مسیر آب را دنبال كرد و دید كـہ مارے بسیار سمے در آب مردہ و آب مسموم است.
او از كشتن شاهین بسیار متاثر گشت.
مجسمـہ اے طلایے از شاهین ساخت.
بر یڪے از بالهایش نوشتند :
«یڪ دوست همیشـہ دوست شماست حتے اگر كارهایش شما را برنجاند.»
روے بال دیگرش نوشتند :
«هر عملے كـہ از روے خشم باشد محكوم بـہ شكست است

نسیم
نسیم
مرگ عادلانـہ ترین چیز تو این دنیاست !
هیچڪے تا حالا نتونستـہ از دستش فرار ڪنـہ ...
زمین همـہ رو می‌گیرہ :
مهربون‌ها، ظالم‌ها و گناهڪارا رو ،،، همـہ رو ...
اما غیر از این هیچ عدالتے رو زمین نیست !

نسیم
نسیم
فردے از گورخرے پرسید:
تو سفیدی، راہ راہ سیاہ داری؛
یا اینڪـہ سیاهی، راہ راہ سفید داری؟

گورخر بـہ جاے جواب دادن پرسید:
تو خوبے فقط عادت هاے بد داری،
یا بدے و چند تا عادت خوب داری؟
ساڪتے بعضے وقت ها شلوغ مے ڪنی،
یا شیطونے و بعضے وقتها ساڪت میشی؟

در تڪنیڪ گورخری،
آدمها را مجموعـہ اے از ویژگیهاے بد و خوب در نظر میگیرند.
هیچڪس بد مطلق و یا خوب مطلق نیست بلڪـہ معجونے از ویژگے هاے متفاوت است.

نسیم
نسیم
آدم هاے مبتلا بـہ رنجے عمیق،
وقتے ڪـہ شاد هستند رنجشان فاش مے شود
طورے بـہ شادے میچسبند ڪـہ انگار مے خواهند
بغلش ڪنند و خفـہ اش ڪنند ...

نسیم
نسیم
آدم‌ هاے امن چه ڪسانے هستند؟
آدم‌ هاے امن، همان‌هایے هستند ڪه
همه چیز می‌توانے بهشان بگویے،
بدون اینڪه قضاوت یا تحقیرت ڪنند...
میتوانی ڪنارشان احساس بودن ڪنی...
ڪسانیکه فقط خودت هستے ڪه براشون مهمی
ڪسے ڪه ﺩﺳﺘـﺖ ﺭﺍ مے گیرد ....
ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪ ﺍﺵ مهم نیست ...
مهم اینه ڪه ﺩﺳتت را ﺑﻪ ﺭﺳﻢ محبت میگیرد
به رسم رفاقت ﻫﻮﺍیت ﺭﺍ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍرند
آدم هاے امن گل هاے قالے اند،
نه انتظار چیده شدن دارند نه دلهره پژمردن،
همیشگی اند،گنجینه اند،سرمایه اند،آرامش خاطرند،

نسیم
نسیم
بیا جانا که تا جانانه باشیم
یکی شمع و یکی پر پر پروانه باشیم
یکی موسی شویم اندر مناجات
یکی جارو کش می می میخانه باشیم
گل زردُم
همه دردُم
ز جفایت شکوه نکردُم
تو بیا تا دور تو بگردُم
هااااااااااااااااااااای
ای یار جانی
یار جانی
دوباره برنمی گردد دیگر جوانی

نسیم
نسیم
انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند..
حتی از فاصله های دور…
از انتهای افق‌های دور و نزدیک.. انگار. جایی نوشته بود که اینها باید در یک مدار باشند.. یک روزی .. یک جایی است که باید با هم ، برخورد کنند… آنوقت…
میشوند همدم، میشوند دوست، میشوند رفیق..
اصلا میشوند هم شکل… مهرشان آکنده از همه ….
حرفهایشان میشود آرامش…
خنده شان، کلامشان می نشیند روی طاقچه دلتان.. نباشند دلتنگشان میشوی..
هی همدیگر را مرور می کنند..
از هم خاطره می سازند….
مدام گوش بزنگ کلمات و ایده ها هستند.. و یادمان باشد..
حضور هیچکس اتفاقی نیست.

نسیم
نسیم
میان حرفهایت می نوشتی :زندگی زیباست و من هم زندگی را در تو میدیدم
برو استاد خوبی ها ب من درس وفا دادی و من هم خوب فهمیدم وفا یعنی
خداحافظ

صفحات: 7 8 9 10 11

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو