تراکتور برداشتن رفتن زمین های خشخاش شخم بزنن
یشاپیش شهادتم مبارک
دختر خیلی خوبی بودم
کلا معلوم بود از اولشم اهل خاک نبودم ریس با دهن روزه رفته تو غار
سه شبانه روز هادی بالا قبر مطهرم قران بخونه و نماز روزه های قضا شده هم ادا کنه
دم در بهشت مکثم ندن
عاقا دیشب شبکه ی تماشا داشتم فیلم میدیدم.
که زیرنویس تبلیغاتیشون هم قدم زنون از اون زیر داشت رد میشد.
نوشته بود:
حضرت علی (ع): هر روزتان ، نوروز است .
مگه داریم
مردی خري ديد که در گل گیر کرده بود و صاحب خر از بيرون كشيدن آن خسته شده بود.
براي كمک كردن دُم خر راگرفت، وَ زور زد،
دُم خر از جای كنده شد.!
فریاد از صاحب خر برخاست كه « تاوان بده»!..
مرد برای فرار به كوچهاي دويد، ولی بن بست بود.
خود را در خانهاي انداخت، زنی آنجا كنار حوض خانه نشسته بود و چيزي
ميشست و حامله بود.
از آن فریاد و صدای بلند، زن ترسيد و بچه اش سِقط شد.!
صاحبِ خانه نيز با صاحب خر همراه شد.
مردِ گريزان برروی بام خانه دويد. راهي نيافت، از بام به كوچهاي فرود
آمد كه درآن طبيبي خانه داشت.
جواني پدر بيمارش رادر انتظار نوبت در سايۀ ديوار خوابانده بود؛
مرد بر آن پيرمرد بيمار افتاد، چنان كه بيمار در جا مُرد.!
فرزند جوان به همراه صاحب خانه و صاحب خر به دنبال مرد افتاد.!
مَرد، به هنگام فرار، در سر پيچ كوچه بايهودی رهگذر سينه به سينه شد و او
را به زمين انداخت . تکه چوبی در چشم يهودی رفت و كورش كرد.
او نيز نالان و خونريزان به جمع متعاقبان پيوست!
مرد گريزان، به ستوه از اين همه، خود رابه خانۀ قاضي رساند كه پناهم ده و
قاضي در آن ساعت با زن شاكي خلوت كرده بود. چون رازش را دانست، چارۀ
رسوايي را در طرفداري از او يافت،!
و وقتی از حال و حكايت او آگاه شد، مدعيان را به داخل خواند.
نخست از يهودی پرسيد: یهودی گفت:
اين مسلمان يک چشم مرا نابينا كرده است. قصاص طلب ميكنم.
قاضي گفت : دَيه مسلمان بر يهودی نصف بيشتر نيست. بايد آن چشم ديگرت را
نيز نابينا كند تا بتوان از او يک چشم گرفت! وقتی يهودي سود خود را در
انصراف از شكايت ديد، به پنجاه دينار جريمه محكوم شد!!
جوانِ پدر مرده را پيش خواند. گفت: اين مرد از بام بلند بر پدر بيمار من
افتاد، هلاكش كرده است. به طلب قصاص او آمدهام..
قاضي گفت: پدرت بيمار بوده است، و ارزش زندگی بيمار نصف ارزش شخص سالم است..
حكم عادلانه اين است كه پدر او را زير همان ديوار بخوابانیم و تو بر او
فرود آيي، طوری كه يک نيمه ی جانش را بگیري! جوان صلاح دید که گذشت کند،
اما به سي دينار جريمه، بخاطرشكايت بيمورد محكوم شد!
چون نوبت به شوهر آن زن رسيد كه از وحشت سقط کرده بود، گفت : قصاص شرعی
هنگامي جايز است كه راهِ جبران مافات بسته باشد.
حال ميتوان آن زن را به حلال درعقد ازدواج اين مرد درآورد تا كودکِ از
دست رفته را جبران كند.!!
برای طلاق آماده باش! .مردک فریاد زد و با قاضی جدال ميكرد، كه ناگاه
صاحب خر برخاست و به طرف در دويد.. قاضي فریاد زد : هي! بايست كه اكنون
نوبت توست!..
صاحب خر همچنان كه ميدوید فرياد زد: من شكايتي ندارم. می روم مرداني
بیاورم كه شهادت دهند خر من، از کرهگی دُم نداشت...!!!
سالگرد شهادت و عمه بزرگوار همه سادات .{شریکه الشهید} (سیده العقائل()عقیله خدر الرساله)رابه پیشگاه آقا امام زمان (عج) و همچنین به تمام شیعیان تسلیت عرض میکنم
چنتا سوال دارم دوستان اگه بلدن کمکم کنن ممنون 🌷
۱_چرا فاطمه بنت اسد در کعبه حضرت علی را ب دنیا آورد؟
۲_چرا دیوار ترک برداشت و وارد خانه شد و از در خانه خدا وارد نشد ؟
۳_چرا حضرت مریم وقتی میخواست برای ب دنیا آوردن عیسی وارد عبادت گاه بشه جبرئیل اجازه ورود بهش نداد و مریم در صحرا عیسی را ب دنیا آورد .؟
ممنون میشم کمکم کنید ؟ #اَللّهُمَّ-عَجِّل-لِوَلیِّکَ-الفَرَج #منم_غلام_علی(ع)
از مرز بازرگان تور زمینی داره ،برو وان یه دوری بزن
اخه چن تا عکس دیدم ساختموناشون خیلی خوشکل بود
ن نمیخوام
یه قسمتیش ک ب دریا و دراچه متضل باشرو میخوام
بیشترین توریست رو به خودش اختصاص داده
نیخام
ترکیرو کامل میخوام