یافتن پست: خدا

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
-من میترسم از اینکه خوشحال باشم.
+چرا؟
-چون هردفه خیلی خوشحال میشم یه اتفاق بد میوفته

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i


این دکلمه با صدای خودم هس ....

donya
donya 👩‍👧‍👦
کیک تولد شوشو
چطور شده؟

رها
رها
سلاااااامممم

محمّد
محمّد
و این هم ریحانه خانم



فاطمه
فاطمه
من بچه های مهدکودکی رو دوس دارمم. و همون پیش دبستانی.
مخصوصا وقتی تعطیل شدن با یه کیف کولی منتظر مامان باباهاشونن. :اکلیلی

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
واقعا آدم ی چیزهای می فهمه بعدش اصلا مثل قبل نمی تونی باشی با اون طرف می بینی چقدر بازیگر خوبی هس ....

...
...
ما آدم ها خوب بلدیم بعد از شنیدن داستان زندگی دیگران در دلمان بگوییم اگر من بودم هرگز این کار را نمی‌کردم. اما بی برو برگرد روزی خواهد رسید که آن هرگزِ با اطمینان ما را وسط همان داستان پرت می‌کند و مشغولِ همان عملِ نکوهش شده. کاش می‌دانستیم قصه‌های زندگی تکراری‌اند، فقط جای شخصیت‌ها عوض می‌شوند، همدیگر را "قضاوت" نکنیم.

•پریسا زابلی‌پور•

‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
هر چقدرم خوب باشی آخر یکی هس ک از تو خوشش نیاد خب ....

فاطمه
فاطمه
یه کانال تلگرام زدم. یعنی آدرسشو همه جا بذارم, بازم میتونم توش بنویسم؟ :))

...
...
امروز داشتم که درخلوت خودم قدم میزدم، یک‌دفعه صدایی شنیدم که از پشت گوشی به کسی می‌گفت "نورِ من".
لبخندی بر روی لبانم آمد. نمی‌دانم چرا این‌قدر به قلبم نشست. با خودم فکر می‌کردم چه قدر عمیق است این اسم.

"نورِ من" یعنی مهم نیست که چه قدر تاریک هستی، چه قدر تنها هستی، چه قدر ذهنت پر شده از افکار منفی، چه قدر دلت گرفته است و ناراحت هستی. همین که یادت بیاید که کسی هست صدایش بزنی "نورِ من" یعنی در کنار همه تاریکی‌های وجودت، نوری و امیدی‌ست که سپیده بزند.
و خوب که به آدم‌ها نگاه کردم، دیدم شاید این روزها تنها دارایی‌ آدم‌ها امید است. که امید پیچش نور است در عمق تاریکی ...

خانوم اِچ
خانوم اِچ
مهمونامون نمیرن چراااا😭😭

shahin
shahin
تولدت مبارک پریـــــ @goleyas ـــــــا جون:فوریو:لاو
الهی که همیشه دلت شاد باشه و بهت خوش بگذره و تو دلت ارامش و امید و خوشی حرف اول رو بزنه و به همراه همه ی خانواده ی گلت شاد و سلامت و موفق باشی :قلب
:کیک


فاطمه
فاطمه
گاهی حس میکنم از اون دنیای قبلی با خودم ترس و شک رو آوردم.
ولی همچنان مهربونی و محبت نسبت به همه و دل پاکی و خوش قلبی و خیرخواهی برای همه. :دی

ولی اخیرا به این ترس و شک خیلی دقت کردم.
و دلم میخواد بیشتر بفهمم از خودم. :دی

حسام
حسام
نشستیم تو بالکن وبا صدای بارون گپ می زنیم.. خدایا شکرت..چه بارونی ...چه هوایی..

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو