یافتن پست: #452

حضرت@دوست
حضرت@دوست
کوی دوست


ما می‌رویم داده تو را یادگار دل
نازک بود حکایت دل زینهار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
خوش دار هفته‌ای دل ما را که سال‌ها
پرورده است مهر تو را در کنار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
ترسم که در حساب نیارد دل مرا
ای مهربان هر سر مویت هزار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
آهسته گر کند گذری بر سرت نسیم
گردد ز زلف بر سر پایت نثار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
زینجا که میروم دل خود را کجا برم
ما را برای وصل تو باید به کار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
رغبت نمی‌کند به سفر دل ز کوی دوست
هرگز فراق جان نکند اختیار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست
در هیچ منزلی دل ما را قرار نیست
در زلف بی‌قرار تو گیرد قرار دل


حضرت@دوست
حضرت@دوست

بی آفتاب رویت. روزم بود چو مویت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
مرا تویی ز جهان. آرزوی جان ای دوست


حضرت@دوست
حضرت@دوست

بیا بیا که ز هجر آمدم به جان ای دوست

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دوستی دامنت آسان نتوان داد ز دست{-166-}


حضرت@دوست
حضرت@دوست

شب دراز که مانند زلف یار من است

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چشم مستانه (ط) آفت هشیاران است


حضرت@دوست
حضرت@دوست

یاری که رخش -قبله صاحب‌نظران است

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو