نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ز من هر آن که او دورچو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من
ستاره ها نهفته در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من
هوای گریه با من
حدس بزنید اون کیه که مترو رو به جای این که به سمت خونه اشون سوار شه ، در جهت دور شدن از خونه شون سوار شده و الان در ایستگاه سی و سه پل دوباره منتظر متروعه
عزیزی ...دوستای زیادی داشتم.نیست شدن..خیلی وقته بی خبرم ازشون..
دروازه تهرون خ امام کوچه تامین اجتماعی( کوچه ویلا ی قدیم) اشنایی داشتم یه اتاق کوچیک داشت.میومدم اونجا...کلا خیلی احتیاج دارم به تغییر اب و هوا