یافتن پست: #پاییز

حضرت@دوست
حضرت@دوست



یک چیز را می‌خواهم بدانی
می‌دانی که چه جور است
اگر من از پنجره‌ام به ماه روشن،
به شاخه‌ی سرخِ پاییزِ سست نگاه می‌کنم
اگر برِ آتش خاکستر نامحسوس
یا تنه چروکیده کُنده‌ای را لمس می‌کنم
همه چیز مرا به تو می‌کشاند
انگار هر چه وجور دارد
رایحه‌ها و عطر‌ها، نورها و فلزات
قایق‌های کوچکی بودند
که مرا به سوی جزیره‌های تو می‌رانند که در انتظار مَنَنَد
باری، حالا
اگر کم‌کم دست از دوست داشتنم برداری
من هم کم‌کم از عشقت دست می‌کشم
اگر ناگهان فراموشم کنی
در انتظارم نباش
چون من پیش از آن فراموشت کرده‌ام

شامی
شامی
@shahin تو روح داشته و نداشتت بابای ساینا =)){-76-}{-122-} چه گردو خاکی بپا کردی=)) مگه نمیدونی الرژی دارم{-91-} بیا اینو بگیر{-144-} یه دستی هم به شیشه ها بکش=))

حضرت@دوست
حضرت@دوست
خزان آرزوها ...

مثـلِ بـرگِ خشک و زردی رو به پاییزم عزیز
بیـنهایت خستـه ام، از درد سـر ریزم عزیز


خانوم اِچ
خانوم اِچ
تا بارون نیاد پاییز هم نمیاد
بیاین دعا کنیم امروز بارون بیاد😞💔

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو