یافتن پست: #نه

مهاجر
مهاجر

داره لحظه هامون میره از دست
مگه چیشده خوردیم به بن بست
منو ول نکن توی این کوچه تاریک من بی تو میمیرم
فکر نکن میان جاتو میگیرن
باچارتا حرف توی دل میرن
خاطره هامون از دست میرن
منو ول نکن دیگه دیوونه
کسی جز منو تو نمیدونه
که اگه کنارت موندم
مابه هم قول دادیم
این یه قانونه


محمّد
محمّد
خب یکم با هم رو راست و بی ریا باشید که اینقدر لینک ناشناس تولید نشه :|

Tasnim
Tasnim
رو دوس میدارم

خانوم اِچ
خانوم اِچ
با عقرب همزاد پنداری میکنم🖤

خانوم میم
خانوم میم
⁦(。♡‿♡。)⁩
هر چه می پوشی پر از مردانگی هستی ولی
سرمه ای پوشیدنت ایمان من را می برد...

Tasnim
Tasnim
با مامانهای تنبل و آویزون کات کنید روز اردو نیان بچسبن بهتون
تا تجربه ای دیگر بدرود

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
دختره یکی از فامیلامون تازه طلاق گرفه از شوهرش برام میگف ک بچه هاشو شبا میسپرده بهشو میرف میخابوند باباشون شیرش میداد پوشکشونو عوض میکرد لباس میپوشوندو همه چی.. میگه الانم دورو میاد میبره ازشون مراقبت میکنه خدایا مصبتو شکر اینا از زندگی مگه چی میخان ک به همی راحتی جدا میشن

مهاجر
مهاجر
کتاب خوب معرفی کنید
ترجیحا کتاب رمان تاریخی

حسام
حسام
اینجا کسی Linux بلده؟!

√ محسن قـوامــی
√ محسن قـوامــی
جمله‌ای که در روز رستاخیز باعث تخفیف در مجازات می‌شود:
ما از همان ابتدا نیز علاقه‌ای به دنیا آمدن نداشتیم!

📕
✍🏻 ‌_گات

❤
بهار
پشت در ایستاده بود
و انگشت اشاره‌اش را
از روی زنگ خانه برنمی‌داشت.

❤
می‌خواهم این‌بار
از آخر به اول دوستت داشته باشم
وگرنه راه رفتن روی دو پا را
که هرآدمی می‌داند.

❤
«أنا أخاف الحزن الذي یکلٌفني الصمت، لا الحدیث…»

+من از اندوهی می‌ترسم که مجبورم می‌کنه سکوت کنم
نه اندوهی که مجبور به صحبتم می‌کنه...

....
....
هر کسی می تونه دنیای خودش رو اونجوری که دوست داره
رنگ آميزی کنه!
اما کاش از رنگ هایی استفاده کنیم
که به روحمون تازگی می بخشه
و همیشه حالمون رو خوب می کنه

❤
یه چیزی یادم دادی و دوس داشتم مثل تو باشم تنها بودن...

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو