یافتن پست: #میدونید
هادی
#سوال #جواب #سوالات_متداول
انتقال ساینا به سرور داخلی چه مزایایی برای مدیران دارد؟
همش ضرره
سرور داخلی گرونتر از خارجی در میومد قبلا الآن تقریبا مساوی ان
انتقال ساینا به سرور داخلی چه مزایایی برای مدیران دارد؟
همش ضرره
سرور داخلی گرونتر از خارجی در میومد قبلا الآن تقریبا مساوی ان
wolf
میدونید خونه کجاست؟
خونه اونجایی نیست که یه پذیرایی صد متری و
چهار تا اتاق خواب و کلی امکانات داشته باشه...
خونه یعنی«احترام و درک متقابل»،
خونه یعنی« جایی که وقتی بهش فکر می‌کنی یه لبخند زیبا
بیاد رو لبات...
خونه یعنی« آرامش و امنیت»،
خونه یعنی« یه استکان چای گرم در کنار کسانی که دوستشون داری»،
خونه یعنی«فضای خالی از خشم»،خالی از دود و استرس»،
خونه یعنی« وقتی واردش میشی لبخند بزنی و لبخند ببینی»
یه خونه خوب متراژش بالانیست؛ وسعت قلب آدماش زیاده.
کاش بتونیم یه همچین خونه ای داشته باشیم.
خونه اونجایی نیست که یه پذیرایی صد متری و
چهار تا اتاق خواب و کلی امکانات داشته باشه...
خونه یعنی«احترام و درک متقابل»،
خونه یعنی« جایی که وقتی بهش فکر می‌کنی یه لبخند زیبا
بیاد رو لبات...
خونه یعنی« آرامش و امنیت»،
خونه یعنی« یه استکان چای گرم در کنار کسانی که دوستشون داری»،
خونه یعنی«فضای خالی از خشم»،خالی از دود و استرس»،
خونه یعنی« وقتی واردش میشی لبخند بزنی و لبخند ببینی»
یه خونه خوب متراژش بالانیست؛ وسعت قلب آدماش زیاده.
کاش بتونیم یه همچین خونه ای داشته باشیم.
ی" title="
ی" />
،اگه اشتباه میکنم یه پس گردنی بهم بزن.
فقط خدا
دوستان خوبم بیایم بهم دیگه انرژی مثبت بدیم...اصلا بااین کار اول از همه به خودمون انرژی مثبت میدیم...مگه ماچندبار زندگی میکنیم؟؟؟
شاید الان بگید فاطمه چ خوشه و ...
ولی از کجا میدونید.ماها خیلی همدیگه رو شناخته باشیم نهایتش۱۰درصده...
من این روزایی که میگذرونم خاطرات خوبی نداره برام...همین روزا باعث شده که فکرم تو۳۶۵روز سال درگیر همین خاطرات و اتفاقات و تجربه باشه...
ولی خب که چی!بشینم زانوی غم بغل کنم!افسرده شم!بیوفتم یه گوشه خونه
نه...زندگی میکنم...به خدا توکل میکنم...هنوز به بزرگیش امید دارم بااینکه خیلی خیلی خیلی گناهکارم...
به جای ناراحت نشستن تو یه گوشه محکم و باانرژی بلندشیم مرحله به مرحله سختیای زندگیمونو پشت سر بذاریم...با توکل بخدا...
از خدا و کتابش کمک بخوایم:)
شاید الان بگید فاطمه چ خوشه و ...
ولی از کجا میدونید.ماها خیلی همدیگه رو شناخته باشیم نهایتش۱۰درصده...
من این روزایی که میگذرونم خاطرات خوبی نداره برام...همین روزا باعث شده که فکرم تو۳۶۵روز سال درگیر همین خاطرات و اتفاقات و تجربه باشه...
ولی خب که چی!بشینم زانوی غم بغل کنم!افسرده شم!بیوفتم یه گوشه خونه
نه...زندگی میکنم...به خدا توکل میکنم...هنوز به بزرگیش امید دارم بااینکه خیلی خیلی خیلی گناهکارم...
به جای ناراحت نشستن تو یه گوشه محکم و باانرژی بلندشیم مرحله به مرحله سختیای زندگیمونو پشت سر بذاریم...با توکل بخدا...
از خدا و کتابش کمک بخوایم:)
بسه دیگه دل و روده و کله پاچه و سیرابی منم خوردین بااین حرفا
فقط خدا
من مراحل پخت آش رو بلدم اماتاحالا آش رشته نپختم
فردا مامانم خونه نیست صبح
شیطونه میگه بیار آش بپز برااولین بار
ب نظرتون چ کنم
فردا مامانم خونه نیست صبح
شیطونه میگه بیار آش بپز برااولین بار
ب نظرتون چ کنم
ساناز...دوستم...یهو بغلم کرد گف چینگده جوجویی تو
ایدز ساینا
حال میکنین جون من