یافتن پست: #مستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دانید ؟

نه من امروز به دل نقش خیالت بستم. روزگاریست که از بادهٔ عشقت مستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
مرا ز ساغر ابرویت آنچنان شوریست

که بی تملق ساقی خراب و سرمستم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو محراب دل ما

سلام من به تو یار قدیمی منم همون هوادار قدیمی
هنوز همون خراباتی و مستم ولی بی تو سبوی می شکستم

همه تشنه لبیم ساقی کجایی گرفتار شبیم ساقی کجایی
اگه سبو شکست عمر تو باقی که اعتبار می تویی تو ساقی

اگه میکده امروز شده خونه تزوير وای شده خونه تزوير
تو محراب دل ما تويی تو مرشد و پیر

همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمیريم و میخونیم سر ساقی سلامت


حضرت@دوست
حضرت@دوست
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی

من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی و قهرت مصیبت شد و بارید

پشیمونم و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

همه به جرم مستی سر دار ملامت
میمیریم و میخونیم سر ساقی سلامت


حضرت@دوست
حضرت@دوست


با تو در سینه‌ی پر حسرت من غوغا بود
از تماشای تو هر لحظه دلم شیدا بود

چشم زیبای تو هر مرتبه مستم می‌کرد
با تو در شهر دلم حادثه‌ها برپا بود

نفست شعر مرا مست و معطر می‌ساخت
یاد دارم غزلم پیش تو با معنا بود

عشق تو شور عجیبی به جهانم می‌داد
روزگارم به خداوند قسم زیبا بود

رفتی و بعد تو دیوانه‌ی این شهر شدم
کاشکی عطر تو یک بار دگر اینجا بود


سید ایلیا
سید ایلیا
💢جامعه فاسد از نگاه امام علی علیه السلام

🍂"... شما در زمانى قرار گرفته ايد که گوينده سخن حق درآن کم، و زبان از گفتار راست عاجز و همراهان حق، خوار و ذلیل اند؛ اهل اين زمان همواره با گناه همراه اند و بر سازش کارى و سهل انگارى اتفاق نظر دارند؛ جوانان شان بداخلاق و شرور، و بزرگسالان شان گنه کارند؛ عالم آنها منافق است و قاريان قرآن و عابدان آنها رياکارند ؛ نه کوچکشان بزرگسالان را احترام مى کند و نه ثروتمندشان زندگى مستمندشان را تکفّل مى نمايد"

📘نهج البلاغه خطبه ی 233

سید ایلیا
سید ایلیا
✅وصیت کردن هنر نیست، تا زنده ایم ببخشیم!

✍مردی انبار خرمایی داشت و ظاهراً مرد مومنی بود و به تکالیف دینی اش عمل می کرد

روزهای آخر عمرش وصیت کرد و رسول خدا را هم وصی خود قرار داد که پس از مرگ او انبار خرما را به مصرف مستمندان برسانند.
رسول خدا هم پذیرفت و پس از مرگ وی در انبار را بازکردو تمام خرماها را درمیان مستمندان تقسیم کرد.
سپس یک دانه خرما از میان خاکها برداشت و به مردم نشان داد و فرمود: این چیست که در دست من است؟
گفتند: یک دانه خرماست که از میان خاک ها برداشته اید.
فرمود: این مرد اگر خودش همین یک دانه خرما را درحیات خودش می داد، در نزد خدا محبوب تر بود از این همه خرمایی که من از طرف او طبق وصیتش انفاق کردم!
این تذکر بسیار تکان دهنده ای است که تا زنده هستید کارتان را خودتان انجام دهید.
وصیت کردن هنر نیست. هنر این است که در زنده بودن بتوان مال را از خود جدا کرد که دردآور است.

📙 صفیرهدایت، 36،توبه، آیت الله ضیاء آبادی

سید ایلیا
سید ایلیا
💢جامعه فاسد از نگاه امام علی علیه السلام

🍂"... شما در زمانى قرار گرفته ايد که گوينده سخن حق درآن کم، و زبان از گفتار راست عاجز و همراهان حق، خوار و ذلیل اند؛ اهل اين زمان همواره با گناه همراه اند و بر سازش کارى و سهل انگارى اتفاق نظر دارند؛ جوانان شان بداخلاق و شرور، و بزرگسالان شان گنه کارند؛ عالم آنها منافق است و قاريان قرآن و عابدان آنها رياکارند ؛ نه کوچکشان بزرگسالان را احترام مى کند و نه ثروتمندشان زندگى مستمندشان را تکفّل مى نمايد"

📘نهج البلاغه خطبه ی 233

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سرمست

در خرابات عشق سرمستم
از ازل بود تا ابد هستم

این سعادت نگر که دستم داد
کمری بر میان او بستم

بر لبم لب نهاد بوسه زدم
جان به جانان به ذوق پیوستم

بر در میفروش رندانه
با حریفان خویش بنشستم

چشم سرمست او چو می نگرم
زان نظر همچو چشم او مستم

عقل مخمور دردسر می داد
شکر گویم که رفت و وارستم

نعمت الله رسید مستانه
ساغر می نهاد بر دستم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
سرمست

رفتم به در خانه میخانه نشستم
آن توبهٔ سنگین به یکی جرعه شکستم

گر عاقل مخمور مرا خواند به مجنون
منعش مکن ای عاشق سرمست که هستم

در هر دو جهان غیر یکی را چو ندیدم
شک نیست که هم غیر یکی را نپرستم

سرمست شرابم نه که امروز چنینم
از روز ازل تا به ابد عاشق و مستم

در خواب گرفتم سر دستی که چه گویم
خوش نقش خیالیست که افتاد به دستم

گفتند که در کوی خرابات حضوریست
برخاستم و رفتم و آنجا بنشستم

سید کرمی کرد و مرا خواند به بنده
من هم کمر خدمت او چست ببستم

سید ایلیا
سید ایلیا
💢جامعه فاسد از نگاه امام علی علیه السلام

... شما در زمانى قرار گرفته ايد که گوينده سخن حق درآن کم، و زبان از گفتار راست عاجز و همراهان حق، خوار و ذلیل اند؛ اهل اين زمان همواره با گناه همراه اند و بر سازش کارى و سهل انگارى اتفاق نظر دارند؛ جوانان شان بداخلاق و شرور، و بزرگسالان شان گنه کارند؛ عالم آنها منافق است و قاريان قرآن و عابدان آنها رياکارند ؛ نه کوچکشان بزرگسالان را احترام مى کند و نه ثروتمندشان زندگى مستمندشان را تکفّل مى نمايد"

📘نهج البلاغه خطبه ی 233

حضرت@دوست
حضرت@دوست


وقتی از چشم من افتادی دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلم بستم شکست

ناگهان- ...! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی “من عاشقت هستم” شکست

بعد ِ تو ای.... ! آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم من افتادی نمیدانی چه شد
پیش رویم آنچه را یک عمر نشکستم شکست …


بهنام
بهنام
🌞
صبح‌ها
از کدام گوشه‌ی آسـمان دلم
طلوع میکنی

که من هنـوز بیدار نشده
از حضورت سرمستم

صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو