یافتن پست: #مجنون

حضرت@دوست
حضرت@دوست
از مجنون سوال شد ؟ در عشق چه یافتی
گفت جز بس لرزهای غم هیچ نیافتم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
این اشارت را تو وارون دیده ای
گوئی ازچشمان مجنون دیده ای

حضرت@دوست
حضرت@دوست
قیس باش و حال مجنون وا بنه
یلی بیچاره را تنها بنه

حضرت@دوست
حضرت@دوست
فراخی نعمش با صفا بدل کرده
نزاع کاسه مجنون و سنگ لیلی را

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چون رسد بر لاله ژاله، آیدم زان سنگ یاد
کز تکلف لیلیش بر کاسه مجنون زده ست

حضرت@دوست
حضرت@دوست
جور تو جز بر دل جامــــــــــی نمی آید بلی
سنگ کز لیلی رسد بر جام مجنون می خورد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
لیلی مریض بود
دوای درد او شیر تازه بود.
مجنون برای لیلی شیر تازه ای آماده کرد اما شیر را در ظرفی بسیار زیبا برای معشوقه ی خود تزئین کرد و برایش برد
لیلی با دیدن مجنون ظرف رو از دست مجنون گرفت و با عصبانیت به زمین زد و ظرف شکست
مجنون بسیار خوشحال شد و رقصان برای تهیه ظرف دیگری بازگشت
در راه ریش سفید محل از مجنون پرسید چرا زندگی خود را صرف کسی می کنی که هیچ علاقه ای به تو نداره و از تو متنفره؟
مجنون جواب داد :

اگر بر من نبودش هیچ میلی
چرا ظرف مرا بشکست لیلی ؟

سید ایلیا
سید ایلیا
﷽❣ سلام_امام_زمانم ❣﷽

🌼اے مهربان من
تو ڪجایی ڪہ این دلم

🌼مجنون روے توسٺ
ڪہ پیدا ڪند تو را

🌼اے یوسف عزیز
چو یعقوب صبح و شام

🌼چشمم بہ ڪوے توسٺ
ڪہ پیدا ڪند تو را

السلام_علیک_یابقیه_الله✋

حضرت@دوست
حضرت@دوست
غافل بگومثلِ منِ مجنون کجادیدی؟
من عاشقت بودم، توبر بیگانه خندیدی؟

حضرت@دوست
حضرت@دوست
کوچه ی بن بست
فصل قحطیست خدا خواست که باران نشود
بهتر این است تب ِ حادثه درمان نشود
ما به یک کوچه ی بن بست شبیهیم و تنگ
هرگز این شهر مزین به خیابان نشود
فکر ِ لیلا شدن و قحطی ِ مجنون سخت است
قصه ای تازه بخوان فاصله چندان نشود
یوسف ِ چاه ندیدست فراوان و کثیر
نکته اینجاست یکی یوسف کنعان نشود

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دختر پاییز
تولیلی باش مجنون ترزمن پیدا نخواهد شد
برای وامق سرگشته کس عذرا نخواهد شد

توگرشیرین شوی وشورشیرین درسرت باشد
ز بطن دهر چون من خسروی برپا نخواهدشد

من از لیلا و شیرین ها و عذراهای گه گاهی
ملولم،رنجه ام،افسرده ام؛ دل وا نخواهد شد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
خصوصیات عاشق
مقوله عشق جزء پیچیده‌ترین مطالب حیات است و هرگاه سخن از عشق به میان می‌آید، دل، دچار ضربان تندتری می‌شود. عشق‌های زیادی در اطرافمان دیده و یا شنیده‌ایم؛ مثل لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، وامق و عذرا؛ ولی همیشه این سوالات ذهن بشر را به خود معطوف داشته که عشق واقعی چیست؟
عاشق، کسی است که به خواب و آب و خوراک میل نداشته و با دوستانش انس نمی‌گیرد؛ در خانه‌ای منزل نکرده و در هیچ منطقه‌ای ساکن نمی‌شود؛ لباس نپوشیده و آرام و قرار ندارد...
خداوند در کتاب آسمانی می فرماید ..
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛ و از نشانه‏ هاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏ هایى است براى گروهى كه تفكّر مى ‏كنند!»

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دختر پاییزی
عاشق که باشی شعر شورِ دیگری دارد
لیلی و مجنون قصه‌ی شیرین‌تری دارد

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو