سید ایلیا
زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.
مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هر جا دلت می خواهد!
زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!
غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟
مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!
هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان ... پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان "
سید ایلیا
مراسم عقد در چند سال آينده
دوشيزه مکرمه سرکار خانم 👰 اینستاگرام زاده ، آيا وکيلم شما را به عقد دائم و شرعي جناب آقاي تلگرام پور با مهريه يک جلد بسته اينترنت صد گيگا بايتي و يکصد و چهارده عدد شارژ تمام رايگان در آورم ...
آيا وکيلم؟
عروس👰 رفته فیلترشکن جدید نصب کنه😄
براي بار دوم عروس خانم👰 آيا وکيلم؟
عروس👰 نتش ضعيفه؟؟
براي بار آخر😡😡آيا وکيلم🙏
با اجازه بچه هاي گروه 👬👬
بعله 👏😂
منطق پاییز ...
مثل بیمنطقی زنی است
كه وقتی دارد از زندگیِ مَردی میرود
موهایش را رنگ میكند ...!
حلما
حالمان
مزه ی خرمالو میدهد
خرمالوی نارس گس
:/
دیگه درست حرف بزنا
حالا دیدی برو رد کارت
اینجا جای تو نیست هرکی هستی
برو بینیم باووو فک کردی کی هستی
سگ سگ نکن
تسویه میخوای بکنی برو عقده خونه نه اینجا
هه بچه خودتی یارو
که جرئت نداشتی با ایدی خودت بیای بدبخت
شرمم میشه با ادمای ترسو بحرفم
بدبخت خودتی ناکس
حتما میدونه چ خری هستی ک میپاکت