یافتن پست: #عاشورا

زهرا
زهرا
یکی از مهترین پیامهای فراموش شده ی عاشورا,
خیلی جالبه شب عاشورا امام حسین به یارانش فرمود:
هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود...
او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در کربلا هم از بین برنده ی حق الناس نیست!

در عجبم از کسانی که هزاران گناه می کنند و معتقدند یک قطره اشک بر حسین ضامن بهشت آنهاست...

چمران

wolf
wolf
@hadi
اهااااااااای اقا هادی کوجااایی؟؟{-100-}
مودیر به این فعالی نوبرع والا ایییش{-101-}{-91-}{-85-}{-80-}

حلما
حلما
۷۲ تن : همان ۸۰ میلیون ایرانی است که دیگر امیدی به فردا ندارند ...
ابوالفضل: همان شهروند خوزستانی است که نه اب برای خوردن دارد و نه هوا برای نفس کشیدن ...
شمر : همان احتکار کننده و اختلاص کننده است که سر مردم را میبرد...
تاسوعا : هر روز من است !
که بهترین سالهای زندگیم پشت تابلو های صرافی
با بالا رفتن دلار و فاصله گرفتن ارزوهایم از بین رفت و دیگر امیدی برای فردا ندارم ...
حسین مظلوم : ان کارگری است که دزدی بلد نبود
برای این که ابرومندانه زندگی کنه کار کرد ولی ۶ ماه حقوق ۱ میلیونی را ندادند ...
و عاشورا : هر روز برای این پدر اتفاق میافتد
وقتی جلوی زن و بچه اش هیچ حرفی برای گفتن ندارد جز شرمندگی...
( و کربلا ایران است ...)

زهرا
زهرا

(:

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
@zira

سلاااام زهرا<img src=ی" title=":شادی" />

چطوری؟:دی

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
چـــــــــــــــــادر تو تلافی غروبی است…
که در آن روز به زور چادر ازسر زنان حرم پیامبر می کشیدند…
چادر تو میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست ..
و چادر سرکردنت به همین سادگی انتقام کربــــــــــــــــــلا ست….

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
چادری هستم و محجبه ام

دختری از تبار عاشورا

مادرم شد کنیز فاطمه و

پدرم شد غلام شیرخدا

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
افسرده شدم ایششششششش

فقط خدا
فقط خدا
ادامه...

خب تو کربلا یه گشتی اطراف حرم زدیم:)
هرجا که پامیذاشتیم روزعاشورا یه اتفاقی تواون مکان افتاده بود:(
مقام های دست راست و چپ حضرت ابوالفضل:اون مکانایی که دست حضرت رو قطع کردن:گگگ
فکرمیکنم مقام دست چپشون نزدیک یکی ازدرهای ورودی حرم بود.مقام دست راستشون هم داخل یه کوچه ای بود.ازبازار کوچیکی رد میشدیم برا رسیدن به مقام دست راست...خیلی ناراحت کننده بود:گگگ

بعد خیمه گاه رفتیم تواین مدت.جایی که اون موقع خیمه هارو زده بودن.خیمه هر شخص رو مشخص کرده بودن...

بعد تل زینبیه هم رفتیم.
تل زینبیه یه مکانی بلند(تپه مانند)مشرف به قتلگاهه.که اون زمان حضرت زینب بالای اون میرفتن برا دیدن وضعیت امام حسین و حال و هوای جنگ...:(



امروز جمعه 1مرداد95
حرکت کردیم سمت کاظمین.حدود5-6ساعت توراه بودیم.از بغداد پایتخت عراق هم رد شدیم.
رسیدیم کاظمین.اونجاهم هتلمون فوق العاده نزدیک حرم بود...4-5دقیقه پیاده راه بود.
بعد کاظمین یه کم با کربلا ونجف فرق داره...پوششش اینا:)
خودشم خیلی امنیتی تراز کربلا ونجف بود.


حالا کاظمین رو براتون تعریف کنما:خخخ=))

تو پست بعدی ان اشالله:)



زهرا
زهرا
:|

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
انشامو پیدا کردم{-15-}

از تبار ملکوت
از تبار ملکوت
چادر چیست؟؟چادر: یعنی آنچه پشت در بر سر زهرا سوخت ولی از سر زهرا نیفتاد....چادر : یعنی:آنچه با میخ به بدن زهرا دوخته شد ولی از سر فاطمه نیفتاد…… چــــــــــــــــــــــــادر : یعنی:انچه زهرا بایک دستش او را گرفت که ازسرش نیفتد و با یک دستش کمربند علی را گرفت که او را نبرند. و اگر قرار بود فقط یکی از این دو را میگرفت حتما چــــــادر بود... چــــــــــــــــــــــــادر یعنی:انچه ظهرعاشورا بر سر زینب سوخت ولی از سرش نیفتاد…… چــــــــــــــــــــــــادر یعنی:زینب راضی به تکه تکه شدن عباسش شد ولی راضی به دادن نخی از آن نشد… چــــــــــــــــــــــــادر یعنی:حسین علیه السلام در لحظات آخر در گودال که فرمود:(حرامزاده ها) تا من زنده ام سراغ حرمم نروید… چــــــــــــــــــــــــادر یعنی:شبیه ترین حالت یک بانوی شیعه به مادرش زهرای مرضیه سلام الله علیها…… چـــــــــــــــــــــــادر یعنی:آرمان و هدف 20 هزارشهیدی که برای دفاع ازناموس شیعه شاه رگه حیاتش را زیر خنجر دادند ولی راضی به هتاکی به خواهران دینی شان نشدند.چادر یعنی این. نظر هم بزارید دیگه.{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
@afshin-rastegar

محمدحسن اسايش
محمدحسن اسايش
آثار مرا در وبلاگ زیر جستجوی کنید:



moh3131.tebyan.net

شــادی
شــادی

چالش عکس محرم{-35-}
به بهترین عکس جایزه میدم{-83-}

صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو