توکه@ نیستی
توکه نیستی نبضهایم نامنظم میزند
انگار باد در خاکستر غم میزند
توکه نیستی پروانه از کمبود گل
در خلوتش از خودکشی دم میزند
آسمان با عشوهٔ شیطانی اش
بوسهٔ زهر به تیغِ رستم میزند
ابر دست به دستانی تبانی میکند
جای برفِ شادیا باران نم نم میزند
قرعهٔ سیاه اقبال برایم بی شک
سرنوشتی مبهم و تلخ رقم میزند
توکه نیستی هر روز در کنج دلم
پشت پایت مادرم آش را هم میزند
قسم به دلواپسی از جنسِ غروب
توکه نیستی نبضهایم نامنظم میزند
هوم
الهم عجل الولیک الفرج
کاپی کار
متقلبه😶
خیلیییی