aliaga
وقنی پیر میشی ممکنه موهاتو از دست بدی یا دندونات بریزه ولی زیبایی هاتو هیچ وقت از دست نمی دی چون آدم چیزهایی که نداره هیچ وقت از دست نمی ده !
g.h.o.l.a.m.a.l.i
خواستگاری از آلبرت اینشتین
مریلین مونرو نامهای به آلبرت اینشتین نوشت که من و تو ازدواج کنیم بچههایمان با زیبایی من و هوش و نبوغ تو چه محشری میشوند.
آقای اینشتین هم نوشت: از این همه لطف و دست و دلبازی شما ممنونم.
واقعاً غوغا میشود. ولی این یک روی سکه است. فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی برپا میشود.
g.h.o.l.a.m.a.l.i
قدرت عشق
همسر من ناگهان مریض شد، او ۳۰ پوند از وزنش را از دست داد، بی اختیار گریه میکرد. خوشحال نبود، از سردرد و ناراحتی اعصاب رنج میبرد. ساعات کمی میخوابید و همیشه خسته بود. رابطه ما در آستانه جدایی بود، او داشت زیباییاش را از دست میداد و حاضر به بازی در هیچ فیلمی نبود.
من امیدی نداشتم و فکر میکردم به زودی طلاق خواهیم گرفت. وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود.
اول دعا کردم، ناگهان تصمیم دیگری گرفتم. میدانستم من زیباترین زن زمین را دارم. او بت زیبایی بیش از نیمی از زنان و مردان زمین است. و من شروع به سرریز کردن او با گل و بوسه و عشق کردم. و هر لحظه او را سورپرایز میکردم. فقط برای او زندگی میکردم. در جمع فقط در مورد او صحبت میکردم. او را در مقابل دوستان مشترکمان ستایش میکردم.
او روز به روز شکوفا میشد. هر روز بهتر میشد، وزن خود را بدست آورد، دیگر عصبی نبود. و من نمیدانستم که عشق تا این حد توانایی دارد و پس از آن متوجه یک مطلب شدم:
زن بازتابی از رفتار مردش است. اگر شما زنی را تا نقطه جنون دوست بدارید، او هم به همان مجنون تبدیل خواهد شد.
مهاجر
گفته بودم که چرا خوب به پایان نرسید
یا چرا پای دلم سوی تو لنگان نرسید
خان مرا برد و تو دیوانه نشستی به غزل!
نوشداروی تو تا مهلت درمان نرسید
بارها امدم از عشق تو حرفی بزنم
باز اما چه کنم فرصت عنوان نرسید
کل این دهکده فهمید مرا عشق تو کشت
خبر اما به سیه چادر چوپان نرسید
شب به شب منتظرت ماندم و باز اخر کار
هیچ کس شکل تو از راه بیابان نرسید
حقم این نیست که از پیش تو راهی بشوم
عشق دست من دیوانه که اسان نرسید
``دست بردار ازین در وطن خویش غریب``*
دست بردار و برو! زیره به کرمان نرسید
فال تقدیر مرا کولی پیری که گرفت
گفت : زور تو به سر سختی طوفان نرسید ...
مهاجر
گفته بودی که چرا خوب به پایان نرسید؟
راستش زور من ِ خسته به طوفان نرسید
گر چه گفتند بهاران برسد مال منی
قصه آخر شد و پایان زمستان نرسید
من گذشتم که به تقدیر خودم تکیه کنم
جگرم سوخت ولی عشق به عصیان نرسید
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
حیف دستم سر آن موی پریشان نرسید…
√ محسن قـوامــی
زندگیتون رو به پیانو تشبیه کنید ،
به این فکر کنید که قسمت های
بد زندگی کلید های سیاه و
قسمت های خوب زندگی
کلید سفید هستن ...
هردو کلید برای زیبایی موسیقی لازمن...
حالا به این نگاه کنید که اگر زندگیتون
همش خوب بود و فقط
کلید های سفید بودن و
کلید سیاهی نداشت
بازم زندگیتون زیبا بود؟!
ali
این بار اگر زن زیبارویی را دیدید
هوس را زنده به گور کنید و سپاسگزار باشید برای خلق این زیبایی.
زیر باران اگر دختری را سوار کردید
جای شماره ، به او امنیت بدهید، او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان
هنگام ورود به هر مکانی با لبخند بگویید :
اول شما!
در تاکسی ، خودتان را به در بچسبانید
نه به او؛
بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت می بیند
احساس امنیت کند نه ترس
بیایید فارغ از جنسیت مرد باشیم...
...
به کودک خود
کمک به دیگران رانیاموز
بلکه بیاموزکه سخاوت جزئی ازوجودانسان است.
اوراازجهنم نترسان
ذات اوراپاک پرورش بده
وعده ی بهشت به اونده
به اوبیاموزخوب بودن لازمه ی انسانیته
اورانترسان
به اوشجاعته روبه روشدن بده
اورامنع نکن
به سوی زیباییها وخوبیهاسوق بده
مغزش رامحدودنکن بااندیشه هایت
به اواندیشیدن یادبده
نگوانسان موجودبرتراست.
بیاموزکه هرموجودی باهرشکل وشرایطی به اندازه ی انسان حق زندگی دارد
راحتی رابرایش فراهم نکن
به اوبیاموزسختیهاهم جزئی اززندگی اند
خدارابرایش ترسیم نکن
بگذاراو خودش خدايش را بشناسد.
اورامحدودبه قاعده وقانون نکن
به اوبیاموزبهترین راکشف کند.
کودکت راباشکوه پرورش بده
تادرآینده باشکوه زندگی کند.