یافتن پست: #دوا
·
.gif ":هق"){kind=icon}
.gif ":خیخ"){kind=icon}
rahim
موقعی که تازه جوان شدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد. با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل می‌شناخت به من پیشنهاد داد اما متاسفانه من تنها به دنبال یاری زیبا بودم.
مدتی گذشت و کسی که به دنبالش می‌گشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانه‌اش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش می‌کردم. وقتی گفت باید خانه‌مان در محله‌های بالاشهر باشد قبول کردم. گفت می‌خواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیش‌تر تغییر می‌کرد.
او دیگر بهانه‌گیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر می‌کرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار می‌کشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشق‌اش به هم کلاسی‌اش این درخواست را کرده است.میگفت به درد هم نمی‌خوریم.
مدتی گذشت و کسی که به دنبالش می‌گشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانه‌اش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش می‌کردم. وقتی گفت باید خانه‌مان در محله‌های بالاشهر باشد قبول کردم. گفت می‌خواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیش‌تر تغییر می‌کرد.
او دیگر بهانه‌گیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر می‌کرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار می‌کشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشق‌اش به هم کلاسی‌اش این درخواست را کرده است.میگفت به درد هم نمی‌خوریم.
استامینوفن ۳۲۵
تصور کنید خانمتون واستون ناهار اورده ، میای قاشق اولو بخوری یهو یه تار مووووی بلند وسط برنجا با قاشقت میاد بالا
واکنشتون چیه؟
واکنشتون چیه؟
شامی
جایی در زندگی‌ام می‌ایستم و میگویم :
این تماماً من بود
که دوام آورد ، که ادامه داد...
و رسید...!
این تماماً من بود
که دوام آورد ، که ادامه داد...
و رسید...!
عشقی که
.gif ":خودم"){kind=icon}
فاطمه
دوس دارین تا آخرِ زندگیتون چه احساساتی رو تجربه کنین؟؟؟ ده مورد بگین 
مثلا احساسِ شادی، سلامتی و....
مثلا احساسِ شادی، سلامتی و....
پدر محمدهادی و ریحانه
پسر همسایه مون بود؛همبازی محمدهادی بود...😭
ناز و مودب و دوست داشتنی...😢
خبر مرگش داغونم کرد...
برای آرامش دل پدر و مادر امیرعلی نفری یه حمد بخونید
ناز و مودب و دوست داشتنی...😢
خبر مرگش داغونم کرد...
برای آرامش دل پدر و مادر امیرعلی نفری یه حمد بخونید
마흐디에
#مذهبی_ها_بخوانند
من واقعا این مذهبی هایی که از دوره پهلوی حمایت میکنن و براشون به به و چه چه میکنن رو درک نمیکنم. طرف با پرویی تمام حجاب از سر مردم برمیداره یا اون یکی ازدواج همجنس‌گرایانه راه میندازه بعد تو ازش حمایت میکنی؟
بعد میگن واسه اقتصاد و اقتدار کشور خیلی زحمت کشیدن؛معاویه هم بنده خدا واسه اقتدار و اقتصاد کشورش خیلی زحمت کشید. پس حتما اونم آدم خوبیه: /
#عجایب_خلقت
من واقعا این مذهبی هایی که از دوره پهلوی حمایت میکنن و براشون به به و چه چه میکنن رو درک نمیکنم. طرف با پرویی تمام حجاب از سر مردم برمیداره یا اون یکی ازدواج همجنس‌گرایانه راه میندازه بعد تو ازش حمایت میکنی؟
بعد میگن واسه اقتصاد و اقتدار کشور خیلی زحمت کشیدن؛معاویه هم بنده خدا واسه اقتدار و اقتصاد کشورش خیلی زحمت کشید. پس حتما اونم آدم خوبیه: /
#عجایب_خلقت
.gif ":مرگ"){kind=icon}
ن دیگه با اون پولا طلا نمیدن
بقیه شو گفتی از جیب مبارکت‌میدی خب
جیب ندارم که
پولاتو توی جوراب میزاری؟ن تو بالش