√ محسن قـوامــی
__
چندیست به دنبال خودم گم شدهام دوست
مظنون به آن قصهی گندم شدهام دوست
بس خسته از این مرغ هوس بر سر دوشم
حرف دهن جملهی مردم شدهام دوست
رفتم به درون و بشدم در پی دیدار
از شوق سحر در پی انجم شدهام دوست
دیدم ته جامم رخ خود در تو دم صبح
تسلیم به آیین مِی و خُم شدهام دوست
بستم به کمر آتش زنار چو آن شیخ
در کعبهی مقصد به تو مُحرم شدهام دوست
حسام
يه سكوتي...!
هم هست كه مال بعد از شنيدن
يه سري حرفاييه كه نبايد مي شنيدي
حس عجيبيه...!
بيرونش سكوته ولي از درونت،
هي صداي شكستن مياد...
وتوراهي جز لبخند زدن نداري........!!!
aliaga
خدایی آقای روح الله کاظم زاده خیلی صدای خاصی داره
وقتی اذان میگه ناخوداگاه اشک آدم سرازیر میشع
مِسک
خعلی دوس دارم منش رئیسی رو ادامه بدم که هرکی پرت و پلا گفت یا تیکه انداخت، اخلاقمدارانه محل ندم و کار خودم رو بکنم و برنامه خودم رو ارائه بدم
ولی حیف که اخلاقم احمدی نژادیه و به ثانیه ای طرف مقابل رو قهوه ای میکنم
خدایا، من نمیتونم احمدی نژاد نباشم، ولی تو کمک کن مث رئیسی عاقبت بخیر بشم
هادی
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
میخواستم یه چیزی بنویسم حوصله ندارم ولی به شعرش فکر کنید
خان دایی مُهاجِر
و من در این "هوای بیچگونگی" رها شدم
سوار اسب سرکش خیال تندپا شدم
درون کولهبار من پر از غروب و غصه بود
شبی که من مسافر قطار ناکجا شدم
شبیه ماهی صبور برکهام که عاقبت
درون تنگ فاصله، دوباره مبتلا شدم
نشستهام در انتظار دیدن دوبارهات
از آن شبی که با شکوه چشمت آشنا شدم
اگرچه زیر گنبد کبود، قسمتم غم است
کلافهام که راهی جهان انزوا شدم
منی که سرد و گرم روزگار را چشیدهام
به شوق پر گشودن از بساط شب فنا شدم
به نام نامیات قسم که بیوفا نبودهام
چگونه از تو بگذرم، منی که با تو ما شدم
بخوان مرا به پاسخ شکوفههای خواهشم
گمان مبر که از خیال یاس تو رها شدم
g.h.o.l.a.m.a.l.i
اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ.
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسهای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه مینوشید؟
شاگردان یکصدا جواب دادند: از کاسه گلی.
استاد گفت: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسهها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍیتاﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را.
مآه
اندر دل من درون و بیرون همه او است
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست