خانوم اِچ
وای ترو خدا یه راه حل سریع برا خوابیدن باد دندون بگید 🥺😭😭😭 پنج شنبه مهمون دارییمممم
rahim
موقعی که تازه جوان شدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد. با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل میشناخت به من پیشنهاد داد اما متاسفانه من تنها به دنبال یاری زیبا بودم.
مدتی گذشت و کسی که به دنبالش میگشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانهاش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش میکردم. وقتی گفت باید خانهمان در محلههای بالاشهر باشد قبول کردم. گفت میخواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیشتر تغییر میکرد.
او دیگر بهانهگیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر میکرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار میکشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشقاش به هم کلاسیاش این درخواست را کرده است.میگفت به درد هم نمیخوریم.
خانوم میم
من همونم که حوصله اکثر مردای محل کاروندارم
aliaga
صبح خیلی نزدیک بود برم زیر تریلی
روی پل تو سبقت بود پیچو ک رد کردم یهو دیدمش ک رسیده بودیم بهم
نمیدونم چطوری رد شدم ک اصلا باورم نمیشه الان زندم
Samira
تنها مشکل من واسه رژیم گرفتن اینه که حافظهم ضعیفه
بعد از سیر شدن خون به مغزم میرسه تازه یادم میفته رژیم بودم 😁
rahim
از حاتم پرسیدند: بخشندهتر از خود دیدهای؟
گفت:آری! مردی که داراییاش تنها دو گوسفند بود. یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم. صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد.
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشندهتری.
گفت: نه! چون او هرچه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.
حسام
هرکس در گروی عمل خویش است
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ اَساءَ فَعَلَيْها» فصلت ۴۶
✍ترجمه: «هر كس عمل صالحى كند به نفع خود كرده و هر كس بدى كند به ضرر خود كرده»
√ محسن قـوامــی
❤️
اسکار قشنگ ترین رویا
هم میرسه به این جمله؛
"به سر سودای آغوش تو دارم"
Elham 👩👧👦
دختره یکی از فامیلامون تازه طلاق گرفه از شوهرش برام میگف ک بچه هاشو شبا میسپرده بهشو میرف میخابوند باباشون شیرش میداد پوشکشونو عوض میکرد لباس میپوشوندو همه چی.. میگه الانم دورو میاد میبره ازشون مراقبت میکنه خدایا مصبتو شکر اینا از زندگی مگه چی میخان ک به همی راحتی جدا میشن
دو جلده
همشم حفظم
🚬
برکانا