یافتن پست: #حافظِ

رها
رها
گر مِی فروش حاجتِ رندان روا کند/

ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند/

ساقی به جامِ عدل بده باده تا گدا/

غیرت نیاوَرَد، که جهان پُر بلا کند/

قشنگم:x

عدالت رو رعایت کنید تا گدا (بیچاره، مفلس، دردمند، فقیر و...) ب خودش بیاد و جهان رو آلوده ب بلا نکند.... ❤️🌱

یاس
یاس
در راهِ مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!

به شیخ بهایی که اَسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اَسبش دائِم عقب می‌ماند.
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کِشش این همه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند، به میرداماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد.
میرداماد گفت: اسبِ او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق، بال در آورد.

در غیابِ یکدیگر حافظِ آبروی هم باشیم
این است "رسم رفاقت"{-137-}

FOTROS
FOTROS
چنتا سوال دارم دوستان اگه بلدن کمکم کنن ممنون 🌷
۱_چرا فاطمه بنت اسد در کعبه حضرت علی را ب دنیا آورد؟
۲_چرا دیوار ترک برداشت و وارد خانه شد و از در خانه خدا وارد نشد ؟
۳_چرا حضرت مریم وقتی میخواست برای ب دنیا آوردن عیسی وارد عبادت گاه بشه جبرئیل اجازه ورود بهش نداد و مریم در صحرا عیسی را ب دنیا آورد .؟
ممنون میشم کمکم کنید ؟

(ع)

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چه کند کز پی دوران نرود چون پرگار؟
هر که در دایرهٔ گردشِ ایام افتاد

در خَمِ زلفِ تو آویخت دل از چاهِ زَنَخ
آه، کز چاه برون آمد و در دام افتاد

آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی
کار ما با رخِ ساقیّ و لبِ جام افتاد

زیرِ شمشیرِ غمش رقص‌کُنان باید رفت
کان که شد کشتهٔ او نیک سرانجام افتاد

هر دَمَش با منِ دلسوخته لطفی دگر است
این گدا بین که چه شایستهٔ اِنعام افتاد

صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی
زین میان حافظِ دلسوخته بدنام افتاد


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دل مگر غیر تو هم همدم رازی دارد؟
بقول حافظ....
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است
زان رو که مرا بر در او روی نیاز است
ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مسکین..از شمع بپرسید که در سوز و گداز است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
صباح الخیر

پروردگارا، تمام تعريف ها از آنِ توست. محافظِ زمين و آسمان و آنچه در ميان آنها وجود دارد، تو هستی. فقط تو شايسته ی حمد و ثنايی. پروردگار زمين و آسمان و آنچه ميان شان وجود دارد، تو هستی. روشنی آسمان ها و زمين و آنچه ميان شان وجود دارد، تو هستی. حمد، شايسته توست. تو بر حقی و سخنت حق است و وعده ات حق است؛ ملاقات تو حق است. بهشت تو حق، دوزخ تو حق و قيامت حق است. پروردگارا، تسليم تو شدم، به تو ايمان آوردم، به تو توكل نمودم و به تو روی آوردم. به كمک تو با دشمنان مبارزه كردم. و تو را حَكَم قرار دادم. پس گناهان اول و آخر و آشکار و پنهان مرا بيامرز. و آنچه تو در رابطه با آن از من آگاهتری. معبود بر حقی جز تو وجود ندارد».


دلم نمی‌آید که شب را رها کنم و همین‌طوری بخوابم.
شب قشنگ است.
یک عمر می‌خواهیم توی گور بخوابیم. وقتی هنوز زنده هستم، حیفم می‌آید شب‌ها بخوابم.
شب باید بیدار ماند.
گاهی به‌سلامتی ستاره‌ها شرابِ حافظِ شیراز نوشید. سیگار کشید. حرف زد. گریه کرد.
شب باید کتاب خواند. فیلم دید.
شب باید عاشق شد..




تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو