یافتن پست: #ابراهیم_هادی

خانوم اِچ
خانوم اِچ
🕊

ندای اذان ظهر بود توپ را روی زمین گذاشت.
رو به قبله ایستاد و بلندبلند اذان گفت.
در فضای دبیرستان صدایش پیچید.
بچه ها رفتند عده ای برای وضو و عده ای هم برای خانه.
اما او مشغول نماز شد،
همانجا داخل حیاط
بچه ها پشت سرش ایستادند جماعتی شد داخل حیاط همه به او اقتدا کردیم.
نماز که تمام شد برگشت به سمت من
دست داد
و گفت:
♥️...[ آقارضا رقابت وقتی زیباست که با رفاقت همراه باشه]...🎈

🌱

یہ جا هسٺ:•°✨°•
شہید ابراهــیم هادے•°🧡°•
پُست نگہبانےرو •°💥°•
زودتر ترڪ میڪنه•°👀°•
بعد فرمانده میگهـ •°🤨°•
۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°•
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°•
برادرا بلند صلوات•°🔊°•
همه صلوات میفرستن•°😁°•
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...•°😂°•
💚☘
ݩا_الشهـادة....


مونا یزدی
مونا یزدی
بهش گفتن:آقا ابراهیم!چرا جبهه رو ول نمی‌کنی بیای دیدار ؟
گفت:ما امام رو برای اطاعت می‌خوایم،نه برا تماشا




تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو