fatme
مثِ زخمِ بالِ پرندم
مثِ جایِ خالیه خندم
چی میشد، چشماموُ ببنــدم
فکر وُ خیالم، سرگردونه
مثلِ یه آهم
سرده نگاهـــم
یه شبم که
گم شده ماهـــم
خسته ی راهم
هیشکی نمی تونه
رؤیاهامو برگردونه
fatme
مرگ و زندگیت پای خودت وقتی که نداری ارزشی نداره کالبدت
fatme
محکم روی زمین باز بکوب اوله مسیره روی پات بمون
fatme
یوقتایی کوهم دلش ابری میشه
fatme
حرامه.. حرامه..رفاقت وی زمانه، دی حرامه
fatme
بعد این همه بارون خون
بالاخره پیداش میشه رنگین کمون
fatme
تنهام
مث قایقی که رو دریاست
همه امیدش به فرداست
و نمیدونه مقصدش کجاست
فقط داره میره تنهایی چه دلگیره
این قایق تنها وسط دریا
یه روزی میمیره
fatme
دلت تنگه واسه یکی از خودت
هرکیم بیاد بازم نمیشن خودت
fatme
خواستم مثل خودم باشم همین
رومو کم کردم از تو مرد باشم همین
fatme
یه موقع هایی هست که حال هیچی نیست
میذاری پیش بیاد جای پیش بینی