پدری مقابل پسرش قرآن ،سكه و مشروب گذاشت.
گفت پسرم هر کدام را دوست داری بردار
پدر در فکر خود گفت اگر قرآن را برداشت مومن می شود ،
اگر سكه را برداشت كاسب می شود
و اگر مشروب را برداشت که فاسد می شود
پسر جلو آمد و قرآن را زير بغل زد , سكه را در جيب گذاشت و مشروب را سر كشيد
پدر آهی کشید و گفت: بی شرف اختلاس گر ميشه