یافتن پست: #پروازی

wolf
wolf
دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم

شیشه قلبم آنقدر نازك شده كه با كوچكترین تلنگری می شكند

دلم می خواهد فریاد بزنم ولی واژه ای نمی یابم كه عمق دردم را در فریاد منعكس كند

فریادی در اوج سكوت كه همیشه برای خودم سر داده ام

دلم به درد می آید وقتی سر نوشت را به نظاره می نشینم كاش می شد پرواز كنم

پروازی بی انتها تا رسیدن به ابدیِّت...................

كاش می شد در میان هجوم بی رحمانه درد خودم را پیدا كنم

نفرین به بودن وقتی با درد همراه است

بغض کهنه ای گلویم را می فشارد به گوشه ای پناه می برم
ای کاش باز هم کسی اشکهایم را نبیند...



پلاک
پلاک
عشق یعنی « همت » و یک دل خدا
توی سینه اشتیاق کربلا
عشق یعنی شوق پروازی بزرگ
در هجوم زخم‌های بی‌صدا
عشق یعنی قصة عباس و آب
در « طلاییه » غروب آفتاب
عشق یعنی چشم‌ها غرق سکوت
در درون سینه، اما انقلاب
عشق یعنی آسمان غرق خون
در شلمچه گریه‌گریه.... تا جنون
عشق یعنی در سکوت یک نگاه
نغمة انا الیه راجعون
عشق یعنی در فنا نابود شدن
در میان تشنگان ساقی شدن
عشق یعنی در ره دهلاویه
غرق اشک چشم، مشتاقی شدن
عشق یعنی حرمت یک استخوان
یادگار از قامت یک نوجوان
آنکه با خون شریفش رسم کرد
بر زمین، جغرافیای آسمان

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو