تو مپندار كه خاموشي من هست برهان فراموشي من
نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست
تا تو مراد من دهي كشته مرا فراق تو تا تو به داد من رسي، من به خدا رسيده ام
و شام بهتیرین گذینه شعر بفرماید
نوش جان سید لذت بردیم ممنون از همراهیت