یافتن پست: #تورنادو

مظلوم ترین اماممون امام حسن عسکریه(ع)

تمام عمرش رو توی سختی و تبعید سپری کرد
به شهادت که رسید...
برادرش اون اتفاقا رو توی همون زمان رقم زد...

و در این زمان شیعیانش
شب شهادتش به جشن و سرور میپردازند برای جشن *امامت* فرزندش...

آیا امام زمان (عج) امشب که شب اول قبر پدرش هست...
مثل ما شاد و خوشحال است؟!:)

"اینها همه برگرفته از مغز ناقص تورنادوست"

یادمه چن وقت پیش
توی یه کافه نشسته بودم
قهومو میخوردم و توی هدفونم هم مهراب پلی بود
یه پیر مرد اومد جلوم نشست
گفت هدفونتو درار
دراوردم
گفت بلندش ببینم چی گوش میدی
بش میخورد اهل دل باشه
ازونا که خیلی جذبه دارن و تو نمیتونی دروغ بگی بشون
گذاشتم «گرگ پدر-مهراب»
۵ ثانیه گذشت
گفت قطعش کن
نگام کرد
تو چشمام
گفت تا حالا مُردی
خندم گرفت
فکر کردم اسگوله
گفتم آره
گفت چند بار
خندم علنی شد و متوجه شد مسخرش کردم
یه نگاهی کرد و گفت الان بچه ای نمیفهمی چی میگم...(:
بزار بگذره زمان ، فقط منو با حرفای امشبم یادت نره...

زمان گذشت...
آره من تا حالا بالا چند بار مُردم...(:

*خاطره واقعی-با اندکی تغییر از *

مرغ سحر دیگر ننالید
شب هنگام
مرغ سحر را کشتند
به جرم عاشقی....




خودکشی همیشه به این معنا نیست که تلاش کنی روحت رو از جسم جدا کنی

گاهی به معنای کشتن یه اخلاقه
مثل پاک بودن
مثل ساده بودن
مثل «قابل اعتماد» بودن....




‏آقاجان خمیازه‌ی درست درمونی می‌کشه.
چشماش پر از اشک می‌شه!
بر می‌گرده میگه: «این تا صبح بیدار نشستن‌های تو بابا جان یه چاره بیشتر نداره!
یکی باید مسئولیت دلخوشیِ روزات رو قبول کنه تا شبا راحت خوابت ببره.
معلومه وقتی دلیلی برای اومدن فردا نداری، هی می‌خوای امروز رو کش بدی»



دوستان هیچوقت یادتون نره
تورنادو از سایت خارج شده ولی داره پستاتونو میخونه :سوت
:خخخ
مام نمیفهمیم که...عااره :خخخ

دوست سیگاریم گفت :
خیلی از آدمایِ سیگارى‌ منتظر اين جمله هستن...
به خاطر من نكش!

توی کلمه ، کلمه حرفاش درد خودمو میدیدم
سیگاری نیستم
اما تصحیح میکنم
خیلی از آدما منتظر شنیدن این جمله هستن...
به خاطر من مغرور نباش
به خاطر من ناراحت نباش
به خاطر من عصبی نباش
به خاطر من ....
نمیگن
چون این به خاطر من ها مسئولیت میاره
وقتی میگی بخاطر من عصبی نباش
مسئولیت داری خودت دلیل عصبانیتش نشی‌‌‌...
و الباقی....




طوفان تورنادو الان تقریبا شبیه نسیم پاییزیه :خخخ

قشنگ تره یا ؟؟!!

‏امروز داشتم به این فک میکردم ک فقط هم اینطوری نیست ک
ما کسیو از دست داده باشیم
دلم سوخت برای اونایی که ما رو از دست دادن
نه اینکه ما بی عیب باشیم‌
فقط ما انگار کسی رو از دست دادیم که مطمئن نبودیم دوسمون داره
ولی اونا کسایی رو که مطمئن بودن دوسشون دارن
به نظرم اونا بزرگترین بازنده هستن...



«یکم گنگ نوشتم معذرت»

میترسم یک روز آنقدر پیشرفت کنیم که خودمان از زندگی متنفـر شویم! مثلا فکر کن مینویسی دوستت دارم و مینویسد من بیشتر.. بعد تلفنِ همراه خیلی هوشمند و دلسـوزت میگوید: دروغ بود باور نکن همین الان به فلانی هم همین را گفت! زنگ میزنی رد تماس میزند و مینویسد سر کلاس هستم و یا هرچیزِ معقولِ دیگری که رد تماس را روا بداند ..بعد همان خیلی هوشمند میگوید پیشِ فلانی ست باور نکن ..
یا همین آنلاین ها و تایپینگ ها! فکر کن بنویسد در حال گفت و گو با فلانی .. نمیدانم .. از این حرص درار ها ..!
حسِ خوبی نیست ..
اگر به این قسمت از زندگی رسیدیم
بگو دست نگه دارند ...
از آنجا به بعد دیگر دردِ بی درمان میشود!
بلا به دور ...



سید
سید
سلام عرض شد :سوت

خواستم لب بگشایم که بیا راه بیا
لیک افسوس گشودم رگ خود را با ناز...

...

خواستم دیده بُرم از رخ زیبا و مریض
لیک افسوس که این تیغ رگم را بُرّید...




الهی...

صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو